صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵۹
بر آن سرم که بشویم ز دیده نقش سواد
چه فتنه ها که مرا زین شب سیاه نزاد!
نسیم مشک ز داغ پلنگ می جوید
ز کعبتین نقط هر که جست نقش مراد
بنای شعر به ماتم گذاشت چون آدم
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷
دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افتاد
یکی گریست به حالم، یکی دگر خندید
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در مدح میرداماد
ز باد حادثه آخر باین شدم دلشاد
که برد خاک مرا تا به آستان مراد
سر مرا که لگدکوب فوج حادثه بود
به خاک درگهی افکند و سربلندی داد
ز نور رای شهی کوکبم منور گشت
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱
ز درد یأس ندانم کجا کنم فریاد
قفس شکستهام و آشیان نمانده به یاد
به برقی از دل مایوس کاش در گیرم
کباب سوختنم چون چراغ در ره باد
به غربت از من بیبال و پر سلام رسان
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در شمهای از حال خود و تأسف خرابی خانه و منقبت کاظمین علیهما السلام فرماید
منم که کرد فلک کشت زندگیم حصاد
منم که داد زمین خاک هستیم بر باد
مرا پدر بود آن مادر، این که میشنود
اگر از آن کنم افغان، وگر ازین فریاد!
وگر ز من شنود کس، چگونه بشمارم
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱
وفا نگر، که وفائی ندیده از صیاد
بدام ماندم و از آشیان نکردم یاد!
گرم نه دست وفا پای بست کرده چرا
پرم نبسته کسی و نمیشوم آزاد؟!
اسیر دامم و، خلقی ز ناله ام نالان؛
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵
دمی به عمر نبودم از این خیال آزاد
که شد چگونه ستم بر حسین ز ابن زیاد
مخدرات پیمبر شکسته حال و اسیر
بنیامیه بعنف غلط امیر عباد
عجب نباشد از اینم که جای پیغمبر
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۸ - سرشک آتشگون
فغان ز دست تو ای روزگار کج بنیاد!
دلی ز دست تو ای بی وفا ندیدم شاد!
ز تند باد تو ای دهر سفله پرور رفت
شکوفه های گلستان احمدی بر باد
به دشت کرب و بلا آب های جاری بود
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم
کشید از دل اندوهگین خود فریاد
به گریه گفت که فریاد زین همه بیداد
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۳ - حلقهٔ ماتم
بر آن بریده سر آن طفل را نظر چو فتاد
لبش به لب به نهاد و ز شوق سر جان داد
صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۸ - در مدح حضرت جواد(ع)
ز سست عهدی بیجا جهان کون و فساد
بود همیشه به طغیان و ابتلا معتاد
پی خرابی ارکان زند کی شب و روز
کند تلاش به سختی جهان کون و فساد
ز ساده لوحی اهل جهان عجب دارم
[...]
صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۲ - مصیبت
ز گردش فلک کجروش کنم فریاد
که در زمانه ز دست کسی گره نگشاد
مشو ز بیش و کم دهر (صامتا) دلشاد
اگرچه مغربی آئی ز کائنات آزاد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱ - کتاب الروایات(والمصائب)
چون روز عید زن و مرد خرم و دلشاد
گرفته دست به دست از پی مبارکباد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳ - رفتن حضرت اباعبدالله الحسین به دیدن امام حسن(ع)
علم نمود قد خود چو شاخه شمشاد
چو سرو سوی سرای حسن به راه افتاد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳ - رفتن حضرت اباعبدالله الحسین به دیدن امام حسن(ع)
یکی ز جمله خدام مجتبی ز وداد
گذار وی ببر شاه تشنه لب افتاد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۵ - حکایت سفینه غلام
پس از شکستن کشتی که دل به مرگ بداد
ز لطف ایزدی اندر جزیرهای افتاد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۵ - حکایت سفینه غلام
نمود فضه بر زینب این چنین بنیاد
که ای غمینه غم تازهات مبارک باد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب
به دشت کرببلا از جفای ابن زیاد
به نزد آب حسین تو تشنه لب جا نداد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر
مرا به گوشه زندان همین نه ماوا داد
به کوفه حکم به قتلم نمود ابن زیاد
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - در وفات حضرت یوسف(ع)
بده به وی تو دمی مهلت ای ستم بنیاد
که مانده در ره او چشم سید سجاد