×
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۴ - رفتن فرامرز رستم به جنگ مار جوشا و کشته شدن مار به دست فرامرز
شبیزه شبیزه به کردار حوت
مرو را به کردار نیزه بروت
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵ - در سابقهٔ نظم شرفنامه
برآورده مؤذن به اول قنوت
که سبحان حی الذی لایموت
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۵ - در تغیر روزگار و انتقال مملکت
گزیدند فرزانگان دست فوت
که در طب ندیدند داروی موت
حکیم نزاری » ادبنامه » باب ششم - در فرصت نگاه داشتن و حاجت خواستن » بخش ۱
زمان تا به شست افکند حلق حوت
صبوری بیاموز از عنکبوت
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۰ - حکایت آن اشتر که به مشورت روباه در آب خسبید و در آخر بار وی گران تر گردید
یکی اشتر از ضعف چون عنکبوت
سوی دشت شد تار تن گرد قوت
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵ - عزیمت نمودن خان فردوس مکان حضرت سبحانقلی خان از ولایت بخارا به طوف مزار فیض آثار حضرت شاه نقشبند و از آنجا به ولایت بلخ متوجه شدن
به جد و حمل خاک او داده قوت
بود مرغآبی او دلو و حوت
حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۱ - تذکر این حدیث مصطفی که الدّال علی الخیر کفاعله
بود روح را لذت ذکر، قوت
زبانت ندادند بهر سکوت
حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۱۱ - مکالمهٔ شیخ الرئیس با کنّاس در قناعت و ترک تحمّل منّت از ناس در مذمّت طمع و زشتی آن گوید
چنان مهر بر لب مرا زد سکوت
که دل گفت: یا لیتَ انّی اَمُوت
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۴ - تأسف بر اوضاع حالیه ایران
همه لرک و بیچاره و لات و لوت
قناعت نموده زدنیا به قوت
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۱ - افتخاریه در مقام تحدیث نعمت گوید
نترسم من از بانگ باد و بروت
زجا برکنم ریشه ی دیسپوت
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۰
همه صاف طینت همه پاکدامن
همه با شهامت همه با فتوت
همه شیر خورده ز پستان دانش
همه بسته با علم عقد اخوت
همه زاده از خاندان رسالت
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!
دربچه به لب بسته قفل سکوت
بر آن قفل مهری زده عنکبوت
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۵ - عنکبوت و مگس!
که تا ذره ای در مگس هست قوت
شود بهرهٔ بدکنش عنکبوت