×
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۵ - سر کوبی شورش در مصر
هموگا و آپیس ما کشت و رفت
به آتش خود و ما نشانید تفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۸ - فتح تراکیه
چنان شعله جنگ بالا گرفت
کزان جنگ گردون شداند رشگفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۹ - اردو کشی بمقدونیه و یونان
چنان تیر باران بر او برگرفت
که یونانی از او بشد در شگفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۹ - اردو کشی بمقدونیه و یونان
جزیره و شبه جزیره گرفت
جهانی ز سردار شد در شگفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
غلامک برفت و با آنها بگفت
نکردند خود شادمانی نهفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
پس آنگه غلامی بیامد بگفت
پزشکان کشیدند راز از نهفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
خشایار آنگه بمهران بگفت
همان گنج بیرون کنند از نهفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بر آشفت شه زاده از این شگفت
بزد دست و خودش ز سر برگرفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
پس آنگاه دایه ببانوی گفت
که بهر خشایار بایست جفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
چو قاصد بیامد بکامپوی گفت
همه راز بیرون کشید از نهفت
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
خشایار آنگه قضایا بگفت
همه را ز بیرون کشید از نهفت
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - ملت فروش
چو آن بینوا، این سخن برشنفت؟
سر از جیب حیرت برون کرد و گفت:
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۶ - شباویز
شنیدم که کوته زمانی نخفت
شکسته گرفت و پراکنده رفت