سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۰ - جواب نوشتن زال و رستم به هرسه پادشاهان هندوستان
چو بشنید دستان بدین سان نوشت
جواب همه مهتران خوب و زشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۳ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
رخ شاه زان گرد جنگی سرشت
چنان شد که گل در بساط بهشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۹ - رفتن فرامرز به جنگ گرگ گویا با بیژن و سوار شدن بیژن برگرگ (و) رفتن در کوه و کشته شدن گرگ به دست بیژن
به خنجر ببرم تو را یال و پشت
بدارم سرویت بدین سان به مشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۲ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید
منه دل بر این روزگار درشت
که او بشکند مهره سند و پشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - رفتن فرامرز رستم به جنگ مار جوشا و کشته شدن مار به دست فرامرز
که آن شیردل اژدها را بکشت
به رای و به تدبیر و تیغ درشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۰ - جنگ گردن کید و همه هندیان با فرامرز و ایرانیان و گریختن کید و لشکراو
به شمشیر هندی و کوپال و خشت
زد و خون روان شد درآن پهن دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۱ - گفتگو کردن فرامرز با گردان ایران (و) پا سخ دادن نوشاد
یکی مرز بینی همه چون بهشت
توگویی گلش دارد از گل سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۲ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
بجست و گرفت و به شمشیر کشت
زمانه بدان هندوان شد درشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۸ - آمدن کید،پیش فرامرز و بردن فرامرز را به شهر خویش
همه بام و دیوار و در چون بهشت
برافشانده زر را به دیوار خشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۹ - درخواستن فرامرز از کید هندی به جهت هر دو دختران او (و)دادن کید
برادر ورا هست هفتاد و هشت
گذارد زمین زیرشان کوه و دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۱ - پاسخ دادن کید هندی،فرامرز را(و) دین یزدان پذیرفتن او
بدین سان کس از دین خود برنگشت
ز راه نیاکان نباید گذشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۲ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن در آخر کار و هویدا کردن دین
که آرد بهاری به شکل بهشت
که بربست نقش همه خوب و زشت؟

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۳ - پاسخ دادن برهمن و پذیرفتن برهمن کید هندی با جمله هندوستانیان،دین یزدان را از گفته فرامرز پور رستم
فراوان دگر مرز همچون بهشت
دهستان بسیار پر باغ و کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۳ - پاسخ دادن برهمن و پذیرفتن برهمن کید هندی با جمله هندوستانیان،دین یزدان را از گفته فرامرز پور رستم
سراپرده بردند از ایوان به دشت
سپهر از خروشیدن آسیمه گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۳ - پاسخ دادن برهمن و پذیرفتن برهمن کید هندی با جمله هندوستانیان،دین یزدان را از گفته فرامرز پور رستم
نبیره پسر بود هفتاد و هشت
از ایشان نبد جای بر پهن دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۵ - لشکر کشیدن طورگ به جنگ فرامرز
ز آواز گردان در آن کوه و دشت
شهنشاه انجم دلش خیره گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۰ - رفتن فرامرز به هندوستان و نشاندن دستور در مرز خرگاه و نامه نوشتن به رای هند
ازو آن دو لشکر چنان بازگشت
که گریان شد آهو بدیشان به دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۰ - رفتن فرامرز به هندوستان و نشاندن دستور در مرز خرگاه و نامه نوشتن به رای هند
سراسر همه جادوان را بکشت
به مردی و شمشیر و با گرز و مشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۱ - پاسخ دادن رای هند،فرستاده فرامرز را
چو دیوی بد آن سهمگین دیو زشت
ز دود تف دوزخ او را سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۳ - کشتن تجانو پیل هندی را و خشمگین شدن فرامرز
دگر پیل را پای بگرفت و پشت
برآورد و زد بر زمین درشت
