گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۳

 

ستودان همی سازدش زال زر

ندارد همی جنگ را پای و پر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۳

 

هیون تکاور برآورد پر

بشد نزد سالار خورشید فر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۷

 

چنین گفت با ویسهٔ نامور

که دل سخت گردان به مرگ پسر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۷

 

ترا رفت باید ببسته کمر

یکی لشکری ساخته پرهنر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۰

 

خزروان دمان با عمود و سپر

یکی تاختن کرد بر زال زر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۰

 

به دست اندرون داشت گُرز پدر

سرش گشته پر خشم و پر خون جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۰

 

سوی شاه ترکان نهادند سر

گشاده سلیح و گسسته کمر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

گیایی که روید بران بوم و بر

نگون دارد از شرم خورشید سر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

اگر داردی طوس و گستهم فر

سپاهست و گردان بسیار مر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

سوی زابلستان بشد زال زر

جهانی گرفتند هر یک به بر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

چو بنشست بر تخت و گاه پدر

جهان را همی داشت با زیب و فر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

چنین گفت پس نامور زال زر

که تا من ببستم به مردی کمر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

سرانشان بکوبم بدان گرز بر

نیاید برم هیچ پرخاشخر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

پدرم آن گزین یلان سر به سر

که خوانند او را همی زال زر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

چو بشنید رستم فرو برد سر

به خدمت فرود آمد از تخت زر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

همه روی آهن گرفته به زر

نشانی سیه بسته بر خود بر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

شکسته سلیح و گسسته کمر

نه بوق و نه کوس و نه پای و نه سر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۳

 

نگر تا چه مایه ستام بزر

هم از ترگ زرین و زرین سپر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۴

 

ز جیحون و تا ماورالنهر بر

که جیحون میانچیست اندر گذر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۴

 

سرش را بیاراست با تاج زر

همان گردگاهش به زرین کمر

فردوسی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۵۳