گنجور

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۲

 

کمانها فگنده بر ابرو گره

گشاده گره از کیانی زره

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۴

 

فگنده ز سر خود و از تن زره

گشودند از بند خفتان گره

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۷ - حکایت

 

ز زرین نطاق و ز سیمین زره

ز فیروزه بند از عقیقش گره

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۵۴ - حکایت

 

به او گفت قصاب کای قسوره

بکشتم یکی نغز فربه بره

آذر بیگدلی
 

قاآنی » مثنوی

 

مطبخی از بهر طعام سِرِه

داشت قضا را بره‌ای نادره

قاآنی
 

قاآنی » مثنوی

 

بس کن ازین گرگ دلی‌ ای بره

چند به خورشید کنی مسخره

قاآنی
 

قاآنی » مثنوی

 

قصدم ازین قصه نبد یکسره

صحبت بانو و سرا و بره

قاآنی
 
 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
sunny dark_mode