×
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۹
کاری از ره سپاریم نگشود
چون قلم، پای تا به سر فرسود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۹
نامرادی چو بر مراد تو بود
بر دلم صد ادرا مراد گشود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۵
بود آن در رجوع قوس وجود
اشقیا را جهنم موعود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۷
شغل حسی حجاب دیده بود
حس چو رخ تافت، نفس دیده شود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۱
چون الم، با عدم رجوع نمود
متصورعدم بود ز وجود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۳
خَسِ عباسیّان بلند نمود
آتشی را که بر فلک شد دود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۳
یکی از هر دو بر کرانه رود
پی کرامیان روانه شود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۴
مهبط وحی، مصطفی فرمود
که مرا پیر کرد سورهٔ هود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۵
مؤمن خاص، او تواند بود
کز دل انواع کفر، جمله زدود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۵
باقی آن مراتب معدود
متقابل نمی تواند بود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۶
باشد این نوع کفر، کفر جحود
آوخ آوخ ز شرّ نفس عنود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۶
اعتراف زبان ندارد سود
در اشدّ عذاب خواهد بود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۶
در همه حال، چونکه بدهد سود
می توانی شمردنش مقصود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۷
هست با وی، رگی ز کفر و جحود
تیغ باید زدش ز نفس عنود
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۸
لب زخمم، چو سوسن است کبود
شده از آه گرم، روزن دود