سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
شه چو بر تخت ملک خویش نشست
دست او پای ظلم را بشکست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
مهدی وقت و عیسی حالست
روز و شب در جدال دجّال است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
بدی از فرّ شه ز غربت رست
سوی بد رفت و هم به بد پیوست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
سوی بد گرچه عزّ حق نه نکونست
دافع دشمنست و نافع دوست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
پادشاهی به رنج کرد به دست
آنگهی پای او به گنج ببست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
شه چو بر تخت ملک خود بنشست
پیش تختش جهان کمر بربست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
هرکه او جست خصمی تو دُرست
کودکانش یتیم کردهٔ تُست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۶ - فی تنبیه الملک و کلمة الحق بغیر المداهنة
عدل را چند شرط لابد هست
چون نباشد به شرط عهد شکست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۷ - خواب عبداللّٰه بن عمر بن الخطّاب
گشت رنجور و پای وی بشکست
صاحب وی به دامنم زد دست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۷ - خواب عبداللّٰه بن عمر بن الخطّاب
هان و هان تاز خود نگردی مست
ورنه گردی به روز محشر پست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۸ - حکایت زن دادخواه با سلطان محمود
گفت بدهید نامهای گر هست
تا ز املاک زن بدارد دست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۷ - حکایت
شحنهای در دهی شبی سرمست
پای مرغ معلّمی بشکست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۷ - حکایت
بار داد و به جای خود بنشست
دل و جان اندرین سخن پیوست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۷ - حکایت
بشنو از من تو این سخن به درست
هان و هان تا نگیری این را سست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۷ - حکایت
گرز انداخت ناگهان از دست
شحنه را هر دو پای خُرد شکست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۰ - حکایت اندر حلم و سیاست و تحمّل پادشاه از رعیت
هرکه بیعقل صدر شاهان جُست
پیل بر ناودان بود به درست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۶ - در عدالت و ستم ناکردن
شاه را در خورست حزم درست
ورنه عزمش بود ز غفلت سست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۵ - در سیاست پادشاه
دل مؤمن چو کعبه دان بدرست
زمزم و رکن او مبارک و چُست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۷ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
پای برنه بر آسمان سرمست
تیغ بهرامشاهی اندر دست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
حرمش همچو کعبه محترمست
خانهٔ او ز کعبه خود چه کم است