×
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
همه سوگند خورده با قرآن
به وفاداری شه ایران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۰ - در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند
اوستادان دیه و برزگران
پیش چای و چپق، خوران و چران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۱ - در فضیلت شاگردی کردن
تجربت کن تو نیز چون دگران
فصلهایی دگر فزای بران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۰ - حکایت مرغ پیر که به دام افتاد
همه از برکت بزرگتران
تجربت دیدگان و راهبران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۰ - حکایت مرغ پیر که به دام افتاد
لیک غافل کزین گناه گران
خر دیگر فزوده شد به خران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق
چون که نومید بودم از تهران
بود قرضم فزون و فرع گران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق
عاقلان را کنی اسیر خران
عارفان را دچار بیخبران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۹ - حکایت در معنی: الناس علی سلوک ملوکهم
گشت سرگشته پادشاه خران
ملکش افتاد درکف دگران
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۰ - داستان انقلاب خراسان
خلق کممایه و کلاه گران
شدت پاسبان مزید بر آن
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۴ - صفت زن بد
نیز دانم زنی ثقیل وگران
در عزای حسین، جامهدران