چون ز عهد مسیح پیغمبر
شدصدوشصتوهشتسالبسر
پادشاهی به چین قرار گرفت
که ازو باید اعتبار گرفت
سستمغزی و «لینگتی» نامش
در حرم بسته دائم احرامش
بود سرگرم خفت و خیززنان
خادمان را سپرده بود عنان
تاجری بهر او خری آورد
عشق خر شاه را مسخر کرد
داد فرمان به گردکردن خر
ریش گاوی و خرخری بنگر
اسبها از سطبلها راندند
جای آنها حمار بنشاندند
قصر و ایوانها پر از خر شد
نزلها بهرشان مقرر شد
خر به عرادهها همی بستند
خرسواری شکوه دانستند
شه به هر سو که عزم فرمودی
شاه و موکب سوار خر بودی
قیمت اسبها تنزل یافت
خر مقام براق و دلدل یافت
خلق تقلید پادشا کردند
جل و افسار خر طلاکردند
همه عرادهها به خر بستند
به خران نعل سیم وزربستند
رابضان سربسر فقیر شدند
لیک خربندگان امیر شدند
چون توجه نشد ز اسب، دگر
اسب معدوم شد به دولت خر
کار در دست خادم و خواجه
شاه سرگرم نرخر و ماچه
هرچه خر بد به شهر آوردند
اسبها را به روستا بردند
مردم روستا سوار شدند
صاحب فر و اقتدار شدند
چون که خود را بر اسبها دیدند
راه یاغی گری بسیجیدند
لشگری گرد شد از آن مردان
نامشان دستهٔ کُله زردان
گشت معروف در همه کشور
«لینگتی» هست پادشاهی خر
حمله بردند بر شه و سپهش
عاقبت پست شد سر و کله اش
گشت سرگشته پادشاه خران
ملکش افتاد درکف دگران
خواه در روم گیر خواه به چین
خرخری را نتیجه نیست جز این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، داستانی درباره پادشاهی به نام لینگ تی در چین روایت میشود که به دلیل علاقهاش به خر، تصمیم میگیرد از خر به جای اسب استفاده کند. او دستور میدهد که همه اسبها را به روستاها بفرستند و از خر به عنوان وسیله حمل و نقل و نشانه قدرت استفاده کند. این اقدام باعث میشود که مردم نیز از او تقلید کنند و به سوار شدن بر خر بپردازند. در نهایت، این وضعیت موجب خشم و شورش مردم شده و پادشاه و کشورش به نابودی و شکست دچار میشوند. پیام اصلی این داستان نقدی به سستی و بیبرنامگی در حکمرانی است، و نشاندهنده این است که تکیه بر چیزهای نادرستی مانند خر، به نتیجهای جز شکست منجر نخواهد شد.
هوش مصنوعی: از زمان عیسی مسیح، پیغمبر، تا به امروز، ششصد و شصت و هشت سال گذشته است.
هوش مصنوعی: در چین شاهی به قدرت رسید که باید به او احترام گذاشت.
هوش مصنوعی: این فرد بیخبر و ناتوان به گونهای است که همیشه در حال نماز و عبادت است، اما در واقع از درک عمیق و معنای واقعی دور است. او ظاهری مذهبی دارد، اما فهم درستی از امور ندارد.
هوش مصنوعی: خواب و بیداری او را به چنگال خادمان سپرده بود، که هدایت او را در دست دارند.
هوش مصنوعی: یک تاجر به خاطر عشق، اسبی را خرید و این اسب او را به شاه و دولتش وابسته کرد.
هوش مصنوعی: دستوری صادر شد تا خرهایی که ریشهای گاوی دارند و نیز خرهای دیگر را جمع کنند.
هوش مصنوعی: اسبها را از آخور بیرون کردند و جایشان را به الاغها دادند.
هوش مصنوعی: کاخها و سالنها پر از خر و پر از شلوغی شد و اقامتگاهها برای آنها هم تعیین شد.
هوش مصنوعی: خرها را به بارکشها بستند و آنها از بزرگی و عظمت خود آگاهی یافتند.
هوش مصنوعی: هر جا که پادشاه قصد رفتن داشته باشد، تمامی اشراف و همراهانش هم به دنبال او خواهند رفت، حتی اگر بر روی خر سوار شوند.
هوش مصنوعی: قیمت اسبها کاهش پیدا کرده و در عوض، الاغها مقام و ارزش بیشتری پیدا کردهاند.
هوش مصنوعی: مردم به تقلید رفتارهای پادشاه پرداختند و کنترل و قدرت را در دست خود گرفتند، بهگونهای که همه چیز را به طلا و زینت تبدیل کردند.
هوش مصنوعی: همه وسایل نقلیه را به خرها بستند و بر روی خرها نعلهای نقرهای و طلایی قرار دادند.
هوش مصنوعی: در روزگارهای سخت، نیازمندان و فقیران به شدت تحت فشار قرار گرفتند، اما افرادی که به ثروت و دارایی دست یافته بودند، بر جویندگان خود را برتر و محترمتر احساس کردند.
هوش مصنوعی: زمانی که اسب به خاطر نادیده گرفتن و بیتوجهی از دست رفت، دیگر اسب وجود نداشت و به جای آن، وضعیت به خر تغییر پیدا کرد.
هوش مصنوعی: کار در دستان خدمتکار و ارباب مشغول است، مانند نرخر و ماچه که درگیر کار خود هستند.
هوش مصنوعی: هرچقدر که چیزهای بد و بیکیفیت به شهر وارد میشود، چیزهای خوب و با ارزش را به روستا میفرستند.
هوش مصنوعی: مردم روستا بر مرکب سوار شدند و احساس قدرت و بزرگی کردند.
هوش مصنوعی: زمانی که خود را بر اسبها مشاهده کردند، برای شورش و طغیان آماده شدند.
هوش مصنوعی: گروهی از مردان تشکیل شد که نامشان به زردکلاهها معروف است.
هوش مصنوعی: همه جا معروف شده که در کشور «لینگتی»، پادشاهی از نوعی خاص است که به خر تشبیه شده است.
هوش مصنوعی: بر سپاه و پادشاه حمله کردند و در نهایت، مقام و جایگاه او به شدت سقوط کرد و از بین رفت.
هوش مصنوعی: پادشاهی که خود را گم کرده بود، حالا دیگر سرزمینش به دست دیگران افتاده است.
هوش مصنوعی: خواه در روم باشی یا در چین، هیچ فرقی ندارد، نتیجهگیری همان است و به یک چیز ختم میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.