بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۸
چشمش افکنده طرح بیدادم
سرمه کو تا رسد به فریادم
سرو تهمت قفس چه چاره کند
پا به گل کردهاند آزادم
شبنم انفعال خاصیتم
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۰
رغبت حلّه رفت از یادم
آن گرفتم، به دیگری دادم
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲
ندهی گوش خود به فریادم
یا به گوشَت نمیرسد دادم
تو چو لیلی و من چو مجنونم
تو چو شیرین و من چو فرهادم
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۶ - قطعه
دو نگاهی که کردمت همه عمر
نرود تا قیامت از یادم
نگه اولین، که دل بردی؛
نگه آخرین، که جان دادم!
بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۱ - قطعه
دلکی دارم وزهر طرفش
می برد دلبری و دلشادم
کاشکی داشتیم هزاران دل
تا به هر دلبری دلی دادم
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۹۲ - درس عشق
روز اول که دل به تو دادم
داغ عشقت به سینه بنهادم
من که صید کسی نمی گشتم
ترک چشم تو گشت صیادم
تا دلم چشم می پرست تو دید
[...]
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » شب قدر
من که در بندگیش دلشادم
از غم هست و نیست آزادم
نیستم مبرم و حسود و لئیم
واسعالصدر و مشفق و رادم
گر ز کید زمانه در رنجم
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران
مبلغی قرض پیش را دادم
مابقی را به کیسه بنهادم
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - جواب بهار به ادیب السلطنهٔ سمعین «عطا»
کرد هرکس به پرسشی یادم
نامهٔ خواجه را نشان دادم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۹ - گفتار ششم عزیمت بهار به اصفهان و شرح آن
سر و سامانکی به خود دادم
پس پی بچهها فرستادم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق
زن خود را به رَی فرستادم
از خود او را وکالتی دادم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۴ - آخر سال
مورد قهر و خانه بر بادم
رفته علم و ادب هم از یادم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۳ - شرح ملاقات آیرم رئیس شهربانی
زرگرفتم به وامها دادم
با دلی خون به کنجی افتادم