جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۲ - عقد سی و پنجم در دولتخواهی سلاطین که عدل ایشان سرمایه آبادانی است و ظلم ایشان پیرایه ویرانی
جستن پاکی ازین قوم خطاست
ز آب ناپاک طهارت نه رواست
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۲ - عقد سی و پنجم در دولتخواهی سلاطین که عدل ایشان سرمایه آبادانی است و ظلم ایشان پیرایه ویرانی
گرچه در چشم خسان شعله نماست
بر لب خضروشان آب بقاست
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۴ - مناجات در انتقال از دولتخواهی ارباب سلطنت به نیکخواهی ارکان دولت
ظلم هایی که به عالم پیداست
همه عدل است ولی ظلم نماست
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۹ - حکایت مناجات موسی علیه السلام که دیده یقین وی بگشایند و عدل در صورت ظلم را به وی نمایند
کیسه آن برده بر این زخم چراست
پیش شرع و خرد این حکم خطاست
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۲۱ - عقد سی و هشتم در وصیت فرزند ارجمند ضیاء الدین یوسف حفظه الله عما یوجب التحسر و التأسف
قوة الظهری و پشتم به تو راست
بختم از پشتی تو بی کم و کاست
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۲۲ - حکایت امیرالمؤمنین حسن رضی الله عنه با آن جوان منزوی
گفت چیزی که درین خانه مراست
ترسکاری دل از قهر خداست
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰
ما و من شور گرفتاری هاست
ریشهٔ دانهٔ زنجیر صداست
از گل و سبزه این باغ مپرس
عالمی پا به گل و سر به هواست
قید ما شاهد آزادی اوست
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
گفت قاضی بنگر از چپ و راست
کفش از غیر در اینجا برجاست؟
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
کفش بر طاق گلاب آمد راست
خرد گشتند همه بی کم و کاست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
ده عوان از دو طرف بیکم و کاست
حمله کردند بر او از چپ و راست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
کفش او حضرت شاهنشه ماست
طرفه کفشی که نداند چپ و راست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۲۰ - ناتمام بخط ادیب الممالک
ناگه از خارج مسجد برخاست
شور و غوغا و فغان از چپ و راست
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۶ - تنبلی عاقبتش حمالی است
صبحها دیر ز جا بر میخاست
پس نمیرفت سوی مدرسه راست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » افکندن مادر به وادیالسباع
شب شد و نعرهٔ شیران برخاست
پرشد آوای ددان از چپ و راست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » خاتمه
مام را با تو همان مهر بجاست
نیست این مهر، که این مهر خداست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۶ - گل بی عیب
بلبلی گفت سحر با گل سرخ
کاینهمه خار به گرد تو چراست
گل خشبوی و نکوئی چو ترا
همنشین بودن با خار، خطاست
هر که پیوند تو جوید، خوار است
[...]