گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۸

 

وه که باز این دل دیوانه گرفتار آمد

باز بر جان حشری از غم و تیمار آمد

ماه من بهر خدا پیش برو از سر بام

کافتاب من بیچاره به دیوار آمد

عقلم، ار گوی صفا پیش لب جانان باخت

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۳

 

شادمان گشت دلم کز درم آن یار آمد

شاخ امّید دل غمزده در بار آمد

دلبر از راه جفا گشت و وفا کرد ای دل

مگر آن آه سحرگاه تو در کار آمد

راستی سرو ز رشک قدش از پای افتاد

[...]

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۴

 

مژده دادند دلم را که دلا یار آمد

غم مخور ای دل غمدیده که غمخوار آمد

زآب چشم تو که سرچشمه حیوان ارزد

میوه شاخ شب وصل تو در بار آمد

گفتم آخر دل بیچاره هجران دیده

[...]

جهان ملک خاتون
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲

 

چشم بیدار مرا نوبت دیدار آمد

دوست از خلوت جان جانب بازار آمد

قصه در پرده نگوئیم،که آن شاه وجود

خویشتن را ز پس پرده خریدار آمد

علم نصرت منصور ز کیوان بگذشت

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

شاد باش،ای دل من،نوبت دیدار آمد

سرنگهدار،که آن مونس دلدار آمد

یار از خلوت جان جانب بازار رسید

گل بقنطار شد و مشک بخروار آمد

هر که او وصل ترایافت بجان خواهان شد

[...]

قاسم انوار
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۱

 

یادم از آن لب شیرین شکر بار آمد

طوطی ناطقه ام باز بگفتار آمد

حیرتی داشتم از بستن زنار مغان

یادم از حلقه آنزلف چو زنار آمد

پرتو عشق بدان حمله به تغیر لباس

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

پرده یکسو شد و معشوقه پدیدار آمد

دل در ایوان نظر از پی دیدار آمد

از رخ پردگیان حرم حسن و عفاف

پرده افتاد و رخ دوست پدیدار آمد

سرو بی کفش و کله مست خرامید به باغ

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode