وه که باز این دل دیوانه گرفتار آمد
باز بر جان حشری از غم و تیمار آمد
ماه من بهر خدا پیش برو از سر بام
کافتاب من بیچاره به دیوار آمد
عقلم، ار گوی صفا پیش لب جانان باخت
صوفی از صومعه در خانه خمار آمد
خویش را دور میفگن که کجا شد دل تو؟
هم به نزدیک تو از دور گرفتار آمد
سینه کز درد تهی داشتمش چندین گاه
اینک امروز برای غم تو کار آمد
حال خونابه خود من نه ترا دیدم، لیک
ماجرای دلم از دیده به گفتار آمد
ما چو در کوچه فتادیم دل از ما برگیر
سنگ بردار که دیوانه به بازار آمد
دل مرا سوزد و زلف تو نسیمی بخشد
مثلم قصه آهنگر و عطار آمد
جز دعایی نکند خسرو مسکین به رخت
گر چه زان روی به رویش همه آزار آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و دردناک عاشقانه است. شاعر از دل دیوانهاش سخن میگوید که دوباره در محبت گرفتار شده و غم و تیمار را تجربه میکند. او به محبوبش میگوید که به سمتش بیاید و از دوری و جدایی به شدت رنج میبرد. شاعر خود را در وضعیتی توصیف میکند که علیرغم مشکلات و دردهایش، عشقش را نمیتواند فراموش کند. به جز دعا هیچ چیز دیگری از عاشق مسکین نمیماند، حتی اگر درد و رنج از محبوبش ببیند. مجموعه احساسات شاعر نشاندهنده عشقی عمیق و پر از رنج است.
هوش مصنوعی: اوه، این دل دیوانه دوباره گرفتار شد و بار دیگر بر جانش غم و درد و رنج حاکم گردید.
هوش مصنوعی: ای ماه دلانگیز، لطفاً به خاطر خدا جلو برو، زیرا نور من به خاطر دوری تو به دیوار افتاده و غمگین شده است.
هوش مصنوعی: هرگاه که افکار و اندیشه های من، در کنار لحظه های شیرین عشق و دوستی، به خنده و شادی بپردازند، صوفی نیز از دنیای ریاضت و عبادت خارج شده و به دنیای لذت و شادی میپیوندد.
هوش مصنوعی: اگر خودت را از دیگران دور نکنی، دلتنگیات را به کسی نگو. زیرا حتی از دور هم، دل در نزدیکی تو گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: من مدتی بود که سینهام از درد خالی شده بود، اما امروز به خاطر غم تو دوباره به درد آمده است.
هوش مصنوعی: من حال و احوال خودم را خوب نمیشناسم و تو را هم ندیدهام، اما احساسات قلبیام به قدری قوی است که از چشمانم به زبانم منتقل شدهاند.
هوش مصنوعی: ما که در مسیر زندگی دچار مشکل شدهایم، از تو خواهش میکنیم دلسرد نشوید و در کنار ما بایستید. حالا وقت آن است که با قاطعیت عمل کنیم، زیرا فردی دیوانه وارد فضای عمومی شده است.
هوش مصنوعی: دل من به شدت داغ و در عذاب است، اما زلف تو مانند نسیمی آرامشدهنده به من میبخشد. این حال مرا شبیه به داستان آهنگری و عطار کرده است.
هوش مصنوعی: خسرو مسکین تنها میتواند به تو دعا کند، حتی اگر با تمام درد و سختیهایی که از جانب تو به او وارد میشود، مواجه باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پرده یکسو شد و معشوقه پدیدار آمد
دل در ایوان نظر از پی دیدار آمد
از رخ پردگیان حرم حسن و عفاف
پرده افتاد و رخ دوست پدیدار آمد
سرو بی کفش و کله مست خرامید به باغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.