مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳۹ - حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبران باشد کی ائتیا طوعا او کرها
هست زندان صومعهٔ دزد و لیم
کاندرو ذاکر شود حق را مقیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۰ - بیان آنک حق تعالی صورت ملوک را سبب مسخر کردن جباران کی مسخر حق نباشند ساخته است چنانک موسی علیه السلام باب صغیر ساخت بر ربض قدس جهت رکوع جباران بنی اسرائیل وقت در آمدن کی ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطة
حاصل این آمد که بد کن ای کریم
با لئیمان تا نهد گردن لئیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۴ - نومید شدن انبیا از قبول و پذیرای منکران قوله حتی اذا استیاس الرسل
گر بگویی تا ندانم من کیم
بر نخواهم تاخت در کشتی و یم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۵ - استدعاء آن مرد از موسی زبان بهایم با طیور
گفت موسی یا رب این مرد سلیم
سخره کردستش مگر دیو رجیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۱ - دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید
رو همیمالید در خاک او ز بیم
که مرا فریاد رس زین ای کلیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۶ - جواب حمزه مر خلق را
مار کی ماند عصا را ای کلیم
درد کی ماند دوا را ای حکیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۹ - صفت آن مسجد کی عاشقکش بود و آن عاشق مرگجوی لا ابالی کی درو مهمان شد
هیچ کس در وی نخفتی شب ز بیم
که نه فرزندش شدی آن شب یتیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
گفت ای یاران از آن دیوان نیم
که ز لا حولی ضعیف آید پیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
چونک سلطان شاه محمود کریم
برگذر زد آن طرف خیمهٔ عظیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
میکشد دانش ببینش ای علیم
گر یقین گشتی ببینندی جحیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۷ - جواب طعنهزننده در مثنوی از قصور فهم خود
نه بگیرم گفت و پند آن حکیم
دل نگردانم بهر طعنی سقیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۳ - داد خواستن پشه از باد به حضرت سلیمان علیه السلام
تا نلرزد عرش از ناله یتیم
تا نگردد از ستم جانی سقیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
از پی آن گفت حق خود را علیم
تا نیندیشی فسادی تو ز بیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
اسم مشتقست و اوصاف قدیم
نه مثال علت اولی سقیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
سرد بود آن باد یا گرم آن علیم
نیست غافل نیست غایب ای سقیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۷ - شرح انما المومنون اخوة والعلماء کنفس واحدة خاصه اتحاد داود و سلیمان و سایر انبیا علیهمالسلام کی اگر یکی ازیشان را منکر شوی ایمان به هیچ نبی درست نباشد و این علامت اتحادست کی یک خانه از هزاران خانه ویران کنی آن همه ویران شود و یک دیوار قایم نماند کی لانفرق بین احد منهم و العاقل یکفیه الاشارة این خود از اشارت گذشت
کردهٔ او کردهٔ تست ای حکیم
مؤمنان را اتصالی دان قدیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۴ - بازگردانیدن سلیمان علیهالسلام رسولان بلقیس را به آن هدیهها کی آورده بودند سوی بلقیس و دعوت کردن بلقیس را به ایمان و ترک آفتابپرستی
چون کشیدت آن نظر اندر پیم
پس بدانی کز تو من غافل نیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۸ - قصهٔ یاری خواستن حلیمه از بتان چون عقیب فطام مصطفی را علیهالسلام گم کرد و لرزیدن و سجدهٔ بتان و گواهی دادن ایشان بر عظمت کار مصطفی صلیالله علیه و سلم
چون همی آورد امانت را ز بیم
شد به کعبه و آمد او اندر حطیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۸ - قصهٔ یاری خواستن حلیمه از بتان چون عقیب فطام مصطفی را علیهالسلام گم کرد و لرزیدن و سجدهٔ بتان و گواهی دادن ایشان بر عظمت کار مصطفی صلیالله علیه و سلم
از هوا بشنید بانگی کای حطیم
تافت بر تو آفتابی بس عظیم

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۰ - خبر یافتن جد مصطفی عبدالمطلب از گم کردن حلیمه محمد را علیهالسلام و طالب شدن او گرد شهر و نالیدن او بر در کعبه و از حق درخواستن و یافتن او محمد را علیهالسلام
لیک در سیمای آن در یتیم
دیدهام آثار لطفت ای کریم
