گنجور

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر رمل

 

بر فکن برقع از آن رخسار سیغ

تا برآید آفتاب از زیر میغ

عنصری
 

عطار » منطق‌الطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » فی التوحید باری تعالی جل و علا

 

با دلی پر درد و جانی با دریغ

ز اشتیاقت اشک می‌بارم چو میغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

گشت پنهان آفتابش زیر میغ

جان شیرین زو جدا شد ای دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت موسی و قارون

 

هست دریاهای فضلش بی‌دریغ

در بر آن جرمها یک اشک میغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت جنید که سر پسرش را بریدند

 

ای دریغا کز جهانی دست و تیغ

جز دریغی نیست در دست، ای دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت خلیل‌الله که جان به عزرائیل نمی‌داد

 

جان همی باید ستد از تو به تیغ

از خلیل خود که دارد جان دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی معرفت » حکایت مردی که در کوه چین سنگ شد

 

گر از آن سنگی فتد در دست میغ

تا قیامت زو نبارد جز دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی حیرت » بیان وادی حیرت

 

ازبن هر موی این کس نه به تیغ

می‌چکد خون می‌نگارد ای دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » ...

 

گه ز درد عشق، چون باران ز میغ

بر رخ او اشک راندی بی‌دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » ...

 

کاشکی حلقم ببریدی به تیغ

وز دلم گم گشتی این درد و دریغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » ...

 

آمد از پرده برون چون مه ز میغ

پیش خسرو رفت با کرباس و تیغ

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » گفتار مردی راه‌بین هنگام مرگ

 

چون چنین کردید، تا محشر ز میغ

بر سر خاکم نبارد جز دریغ

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

چون صدف شد راست گردان گشت تیغ

گوهر افشانی برآمد بی دریغ

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

کین همه سرش چو مه بیرون زمیغ

کرد روشن نیست یعنی زو دریغ

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۶ - فی فضیلة حسین رضی الله عنه

 

آن چنان سرخود که برد بی دریغ

کافتاب از درد آن شد زیر میغ

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۶ - فی فضیلة حسین رضی الله عنه

 

هرکه در روئی چنین آورد تیغ

لعنتم از حق بدو آید دریغ

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثه

 

طفل بستان را چو از پستان میغ

تازه گردانی ز شیری بیدریغ

عطار
 
 
۱
۲
۳
۵