عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
عامربن قیس قطب نه فلک
ترهٔ یک روز می زد بر نمک
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
کآخر اینجا خورده شد نان و نمک
گر بد اندیشی شوی رد فلک
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
کای عجب عرشی که چندانی ملک
پر بیفکندند از وی یک بیک
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
قلعه بر هم ریخت آن ساعت چو ریگ
گفت ای محمود کارت گشت نیک
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را
زاهدان را ره نمود از مرگ و برگ
اختیار خویش کرده ترک ترک
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
بودم اندر پس دوان مانند سگ
میدویدم بند در کردن بتگ
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
آورید اقرار اندر گور و مرگ
ملک ومال و جسم و جان گویند ترک
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
گر جواب ما بگوئی یک بیک
آوریم اقرار ما بی هیچ شک
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
این یکی مردار خواری همچو سگ
میدود از بهر مرداری بتگ
عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را
صورت و معنی او یک بود یک
او خدابود و خدا بی هیچ شک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
دست بر نبضش نهاد و یکبهیک
باز میپرسید از جور فلک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
خواجگان و شهرها را یَکبهیَک
باز گفت از جای و از نان و نمک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان
هر که را در جان خدا بنهد محک
هر یقین را باز داند او ز شک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را
میکشد استارگان را یک به یک
تا که نفروزد چراغی از فلک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن
با تو ما را خاک بهتر از فلک
ای سماک از تو منور تا سمک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۹ - باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان
فرع دید آمد عمل بیهیچ شک
پس نباشد مردم الا مردمک
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۷ - دل نهادن عرب بر التماس دلبر خویش و سوگند خوردن کی درین تسلیم مرا حیلتی و امتحانی نیست
از پی اظهار این سبق ای ملک
در تو بنهم داعیهٔ اشکال و شک