گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گبر گفتش ای امام هر یکی

در وجود آمد مرا دی کودکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

گر تحمل هست نیکو از یکی

هست نیکوتر ز شاهان بیشکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

چون من آنجا در نگنجم بیشکی

چون توانم رفت آنجا اندکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل

 

آن همه او راست دنیاش اندکی

کی حسد باشد براندک بی شکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

این زمانش زر ستانم بیشکی

بعد ازین هر دو شویم آنگه یکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و سوم » بخش ۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

گفت ای سائل هنر دارم یکی

کز دو عالم بهتر ارزد بیشکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و الثلثون

 

از درت گر هیچ درماند یکی

هیچ در دیگر نماند بی شکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

صوفیش گفتا بدان گر اندکی

در میان صوفیان افتد یکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هر عذابی کان همی داند یکی

جمله در جنب فراقست اندکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

گفت تا قدرم بدانی اندکی

زآنکه چون گنجی بدست آرد یکی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

تو زفانه گر نباشی بی شکی

با ازل بینی ابد گشته یکی

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

چون یکی آمد یکی شد کل یکی

حق ببین معنی کجا باشد شکی

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

این سخن عارف بداند بیشکی

زان بداند این رموز حق یکی

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۳ - مطلب در اسرار توحید و رموز عشق

 

هرچه بینی آن تو باشی بیشکی

چه صداست و چه هزار و چه یکی

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۶۳ - در بیان چار خصلت که کارهای شیطان است

 

عطسه مردم چو بگذشت از یکی

باشد آن از فعل شیطان بی‌شکی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام

 

هرچه حق خواهد بباشد بی شکی

این کسی داند که او بیند یکی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۷ - حكایت

 

حال من اینست که گفتم اندکی

گر نمی‌دانی بگفتم بی‌شکی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

جملگی یک حلقه باشد بیشکی

این همه حلقه نباشد جز یکی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

هم کمال تو تو دانی بی‌شکی

هم ز تو خواهم بگفتن اندکی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

عقل بر اشیا محیطست اندکی

راز دان او را بداند بی شکی

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode