عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
هرکه با خلقان بظلم آمد برون
عاقبت گردد ز قهرش سرنگون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
چون نگشتند از نصیحت رهنمون
دانکه خواهد گشت دولتشان نگون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
من گنه کارم در این دنیای دون
کرده چون دنیا مرا خوار و زبون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۰ - تنبیه به حال کسانی که در عمل قاصرند و مردم را بدان فرمایند، و مناظرهٔ شیخ شبلی و شیخ ابوالحسن نوری قدس سرهما
رفت و از خانه نیامد او برون
چار ماه متّصل میخورد خون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۱ - تمثیل در رعایت ادب نمودن، و از عبادت و معرفت غافل نبودن، و مغرور نبودن بطاعت، و تقصیر نمودن در طلب، و تنبیه نمودن حضرت امام جعفر صادق علیه السلام شیخ داود طائی را برعایت ادب
چون ز پیش صادق آمد او برون
دید ترسائی بغایت ذوفنون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۳ - در حقیقت معنی «لا مُؤَثِّرَ فِي الوُجودِ اِلَّا الله» که صرف توحید است
گه ثمر تو از شجر آری برون
گه تو سازی آن شجر را سرنگون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۳ - در حقیقت معنی «لا مُؤَثِّرَ فِي الوُجودِ اِلَّا الله» که صرف توحید است
گه به یک لحظه کنی عالم نگون
گه روان سازی بعالم جوی خون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۳ - در حقیقت معنی «لا مُؤَثِّرَ فِي الوُجودِ اِلَّا الله» که صرف توحید است
گه تو مهدی گردی و آیی برون
خلق را باشی بمعنی رهنمون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۵ - در نصیحت بترغیب دین و آئین نبی، و ترک دنیا و میل بعقبی
ای تو از اسلام رفته خود برون
خویشتن را کرده از دنیا زبون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
گه بخوارزمی و گه در مرو و تون
گه کنی شاپور ما را سرنگون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
در گذر از جیفهٔ دنیای دون
تا برآری از صدف گوهر برون
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
درگذر از منصب دنیای دون
زانکه خلقی را دراندازد بخون
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - فی نعت الرسول صلی اللّه علیه و سلم
او نبی بود ازدرون واز برون
قال نحن الاخرون السابقون
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
سرنگون آمد بدنیا غرق خون
یعنی از فرقت قدم کن سرنگون
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
دیده سر ذره ذره در دو کون
ذرهٔ نادیده هیچ از هیچ لون
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقالة الثانیه
باز از صور دوم در هر دو کون
جامه پوشی یک بیک را لون لون
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
این سخنها چون بگفت آن سرنگون
گرگ از پیشش بصحرا شد برون
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
ورنه گرمی دی بگو بخشیدهٔ خون
تادر آویزند از دارم نگون
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنه
هرچه رفت و میرود در هر دو کون
یک بیک پیداست بر تو لون لون
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
صدهزاران شیشه میشد سرنگون
پس طراق و طمطراق آمد برون