ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » جنگ دیو و آدمیزاد
شامگاهان کآدمیزاد دلیر
خفتی وگشتی دل از پیکار سیر
تاختی ز آتشفشان دیو دژم
بیم دادی خفتگان را دم بدم

ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » جنگ دیو و آدمیزاد
ور شدی دوشیزهای از بیشه دور
ره زدی دیوش به هنگام عبور
کودکان را بردی از آغوش مام
در درون مادران جستی مقام

ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » جنگ دیو و آدمیزاد
دیو و غول و جن و همزاد و پری
با همه دانایی و افسونگری
در میانشان دشمنی بود از قدیم
کارشان زین دشمنی نامستقیم

ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » تدبیر پری بانو
اذن ده تا پشتهٔ پامیر را
کوه التایی و ببر و شیر را
برده وز اوج هوا برهم زنیم
برسرخیل بنی آدم زنیم

ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » تدبیر پری بانو
اذن ده تا برکشیم از رودگنگ
آب کندی ژرف، تا میدان جنگ
آب دربا را بر اینان سر دهیم
جملگی را در زمان کیفر دهیم

ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » تدبیر پری بانو
گوی تا صدکوه تفتان آوریم
قلههای آتش افشان آوربم
از جهنم منفذی بیرون کنیم
در یکیدم روی این هامون، کنیم

ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » پیام بانو به تهمورث
جنیان از ما فراوان بستهاند
همچو ما آنجا بسی دلخستهاند
لیک از این در، فرضتر دارم پیام
هست پیغام خوشی، بشنو تمام

ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - جُعَل
آن هوای تیرهٔ پر دود و دم
خوشتر از دشت گل و باغ ارم

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نامه منظوم
هی بگو تو: «کازرونی » زنده باد
باد پشتیبان آقای «زعیم »

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا
دوختند این ریسمان ها را به هم
از دراز و کوته و بسیار و کم

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا
گر ز مهر، این دم به بندیمت به دم
راه را هرگز نخواهی کرد گم

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
تا که این روباه رنگین کرد دم
بس خروس از خانهداران گشت گم
