وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا
حق آن نوری که از ابر قدم
گشت عرش و کرسی و لوح و قلم

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲
عاشق و معشوق گشته همقدم
کف زنان شاه و گدا در پیش هم

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اصطلاحات علم رمل » شمارهٔ ۸ - ایضا
ضرب کن انگیس و لحیان را بهم
عقله حاصل کن که دورت باد غم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۲ - تمهید
نیست در خشک و تر بیشهٔ من کوتاهی
چوب هر نخل که منبر نشود دارکنم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۷ - در بیان اینکه چون خودی از عشق و محبت محکم میگردد ، قوای ظاهره و مخفیه نظام عالم را مسخر می سازد
در خصومات جهان گردد حکم
تابع فرمان او دارا و جم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۹ - در معنی اینکه افلاطون یونانی که تصوف و ادبیات اقوام اسلامیه از افکار او اثر عظیم پذیرفته بر مسلک گوسفندی رفته است و از تخیلات او احتراز واجب است
رخش او در ظلمت معقول گم
در کهستان وجود افکنده سم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۰ - در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه
از چه رو خیزد تمنا دمبدم
این نوای زندگی را زیر و بم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
می زند اختر سوی منزل قدم
پیش آئینی سر تسلیم خم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۳ - حکایت نوجوانی از مرو که پیش حضرت سید مخدوم علی هجویری رحمة الله علیه آمده از ستم اعدا فریاد کرد
سید هجویر مخدوم امم
مرقد او پیر سنجر را حرم

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۶ - حکایت شیخ و برهمن و مکالمه گنگ و هماله در معنی اینکه تسلسل حیات ملیه از محکم گرفتن روایات مخصوصه ملیه می باشد
در بنارس برهمندی محترم
سر فرو اندر یم بود و عدم

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۹ - رکن دوم: رسالت
امتش در حرز دیوار حرم
نعره زن مانند شیران در اجم

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۳ - در معنی حریت اسلامیه و سر حادثهٔ کربلا
خاست آن سر جلوه ی خیرالامم
چون سحاب قبله باران در قدم

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۱ - در معنی اینکه حیات ملیه مرکز محسوس میخواهد و مرکز ملت اسلامیه بیت الحرام است
همچنان آئین میلاد امم
زندگی بر مرکزی آید بهم

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۶ - در معنی اینکه سیدة النساء فاطمة الزهراء اسوه کامله ایست برای نساء اسلام
آن یکی شمع شبستان حرم
حافظ جمعیت خیرالامم

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۸ - فلک قمر
صد جبل از خافطین و یلدرم
بر دهانش درد و نار اندر شکم

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۱۰ - نه تا سخن از عارف هندی
کافرِ بیداردل پیشِ صنم
بهْ ز دینداری که خفت اندر حرم

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۱۳ - حرکت به و وادی یرغمید که ملائکه او را وادی طواسین مینامند
گرچه باشی عقل کل از وی مرم
زانکه او بیند تن و جان را بهم

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۲ - محکمات عالم قرآنی خلافت آدم
او امام و او صلوت و او حرم
او مداد و او کتاب و او قلم

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۸ - فلک مشتری ارواح جلیلهٔ حلاج و غالب و قرة العین طاهره که به نشیمن بهشتی نگرویدند و به گردش جاودان گراییدند
غالب و حلاج و خاتون عجم
شورها افکنده در جان حرم

ملکالشعرا بهار » مستزادها » مناظرهٔ ادبی (در جواب صادق سرمد از ادبای زمان)
بعد از آنها گشت روحانی علم
آن که درشعرش «اجنه» زد رقم
