گنجور

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را

 

تو مده سررشتهٔ ایمان ز دست

تا نیفتی تو از این بالا به پست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را

 

لیک در معنی بزرگ و خرده هست

آن یکی خورشید و آن یک ذرّه است

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

گر بدانی شد وفای تو درست

ورنه هستی دروفای ما تو سست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

مظهر من شاعری بر خود نبست

دارد او در نظم با عرفان نشست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

اهل راز آنست کو از خود برست

بر سریر تخت سلطانی نشست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

اهل راز آنست در خلوت نشست

وآن درمعنی بروی غیر بست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری

 

هر که دنیا دار شد اهل گل است

هرکه عقبی دار شد اهل دلست

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری

 

هر که دنیا دار شد سنگین دلست

همچو خر دایم فتاده در گل است

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

جمله را درخاک اندازی نخست

پس ببادیشان کنی آخر درست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

کرسی از خود محو شد از بسکه جست

ثبت العرش اصل میباید نخست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

باد آمد خاکساری پای بست

خاک پاش کوی تو بادی بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

چون برونست او ز هر چیزی که هست

جز خیالی نیست زو چیزی بدست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

همچنان آن شب سخن گوی الست

با نبی عقد مساقاتی ببست

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

دو کمان ابروش بنگر تو نخست

تاشود آن قاب قوسینت درست

عطار
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۹
sunny dark_mode