اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۲ - عرض حال مصنف بحضور رحمة للعالمین
این تمنا زیر خاکم گوهر است
در شبم تاب همین یک اختر است
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱ - پیشکش به حضور اعلیحضرت امیرامان الله خان فرمانروای دولت مستقلهٔ افغانستان خلد الله ملکه و اجلاله
بسکه گردون سفله و دون پرور است
وای بر مردی که صاحب جوهر است
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۵ - تمهید زمینی آشکارا می شود روح حضرت رومی و شرح میدهد اسرار معراج را
عشق هم خاکستر و هم اخگر است
کار او از دین و دانش برتر است
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۴ - ارض ملک خداست
باطن «الارض ﷲ» ظاهر است
هر که این ظاهر نبیند کافر است
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۸ - مرد حر
چهره گل از نم او احمر است
ز آتش ما دود او روشنتر است
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۸ - مرد حر
صحبت از علم کتابی خوشتر است
صحبت مردان حر آدم گر است
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق
هر که آیات خدا بیند ، حر است
اصل این حکمت ز حکم «انظر» است
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق
آن جهانبانی که هم سوداگر است
بر زبانش خیر و اندر دل شر است
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۴ - خطاب به پادشاه اسلام اعلیحضرت ظاهر شاه «ایده‘ الله بنصره»
نیک میدانم که تیغ نادر است
من چه گویم باطن او ظاهر است
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران
اینخود از بحرانبسی هایلتر است
اینچنینحالت بلای کشور است
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
آننمکزاری که خاکش عنبر است
خار اوچمپا، خسش نیلوفر است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی
گفت، بدکردار را بد کیفر است
گفت، بدکار از منافق بهتر است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
باغبان آمد که دزد، این ناظر است
غائبست از حق، اگرچه حاضر است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
دید قاضی، خانه پرشور و شر است
محضر است، اما دگرگون محضر است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۲ - روح آزاد
دکهٔ خر مهره، جای دیگر است
تحفهٔ گوهر فروشان، گوهر است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
سطح آب از گاهوارش خوشتر است
دایهاش سیلاب و موجش مادر است