عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹
هر که سرگردان این سودا بود
از دو عالم تا ابد یکتا بود
هر که نادیده در اینجا دم زند
چو حدیث مرد نابینا بود
کی تواند بود مرد راهبر
[...]
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که برای فتح غزنین نذر کرد غنایم را به درویشان بدهد
هرچ تو زینجا بری کانجا بود
بردن آن بر تو کی زیبا بود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی عشق » بیان وادی عشق
دیگران را وعدهٔ فردا بود
لیک او را نقد هم اینجا بود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد
تا تو باشی، نیک و بد اینجا بود
چون تو گم گشتی همه سودا بود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » بیان وادی فقر
لیک اگر پاکی درین دریا بود
او چون نَبوَد در میان زیبا بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
مظهر و جوهر از این دریا بود
گه نهان گشته گهی پیدا بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۵ - قال النبی صلی الله علیه و اله و سلم ضربة علی علیه السلام یوم الخندق افضل من عبادة امتی الی یوم القیمة
هر که او آلودهٔ دنیا بود
در دو عالم او یقین رسوا بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۴ - در بیان خبر دادن از جلوۀ ظهور مولوی رومی قدس سره
هرکه با ما همرهست از ما بود
هرکه بی ما باشد او رسوا بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۴ - در بیان خبر دادن از جلوۀ ظهور مولوی رومی قدس سره
هر که ما را دید او از ما بود
گفتن او ربّنا الاعلی بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
هر که دنیا دار شد بی ما بود
در دو عالم بیشک او رسوا بود
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
در قیامت نیز این غوغا بود
یعنی آنجا نه تو و نه ما بود
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
هرچه آن از خلط و خون زیبا بود
مبتلای آن شدی سودا بود
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعةو العشرون
هرکه او شوریده چون دریا بود
هرچه گوید از سر سودا بود
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
هم ز ما باشد یکی از ما بود
گر چنین عاشق شوی زیبا بود
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
قطرهٔ کو غرقهٔ دریا بود
هر دو کونش جز خدا سودا بود
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون
قطره را پیوسته استسقا بود
زآنکه میخواهد که چون دریا بود
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
آن و این و این و آن اینجا بود
لیکن آنجا اینهمه سودا بود
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۶ - الحکایت و الرموز و شرح حال آن جوان که عزم کعبه کرد
هر که را محبوب اودنیا بود
در جهنم دائمش ماوا بود