گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

چشم من بی روی تو روشن مباد

روی تو جز پیش چشم من مباد

سوسن آزاد خاک پای توست

ور نباشد در جهان سوسن مباد

این دل مسکین بی آرام من

[...]

۵ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

دل به عشق روی دلبر شاد کن

وز رخ و زلفش گل و شمشاد کن

عقلِ بیش‌اندیش را بر طاق نه

نفس شادی‌دوست را دلشاد کن

گه بنای بی‌غمی بر پای دار

[...]

۵ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

ای شب تاری غلام موی تو

روز روشن پیشکار روی تو

چاکر روز و شبم تا روز و شب

نایبند از روی تو وز موی تو

بندهٔ موی تو دل‌های جهان

[...]

۹ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

شب شنیدستی ز روز آویخته

ماه دیدستی ز مشک انگیخته

لاله پیش روی نرگس صف زده

گِرد مرجان گَرد عنبر بیخته

این همه بر روی زیبا روی اوست

[...]

۵ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

ماه را ماند رُخش ناکاسته

زلف چون شب ماه را آراسته

سرو بالایی که چون بالای او

باغبان یک سرو ناپیراسته

تا مرا سودای آن مه در سر است

[...]

۵ بیت
ادیب صابر