رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۲۵ - قادری هندوستانی
هر خم و پیچی که شد، از تارِ زلف یار شد
دام شد، زنجیر شد، تسبیح شد، زنار شد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۲۷ - قطب جامی قُدِّسَ سِرُّهُ
کی بود کز دست نفس شوم سرکش وارهم
وز هوایِ این جهان تنگِ ناخوش وارهم
جامِ می از دست ساقیِ اجل گیرم چوقطب
درکشم آزادهوار از هر کشاکش وارهم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۲۸ - کمال خجندی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ
خرقههای صوفیان در دورِ چشمِ مستِ تو
سالها باید که از رهنِ شراب آید برون
با همه تقوی و زهد ار بشنود نامت کمال
از درون خانقه مست و خراب آید برون
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
تا ببیند ذات اسماء و صفات خویش را
حضرت بی مثل را مرآت انسان آرزوست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
ای که از فرط بزرگی مینگنجی در جهان
در دلم کان قطرهٔ خونیست چون جاکردهای
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی
مینگنجد در زمین و عرش و کرسی آه آه
جز دل پرخون نمیبینیم جایی جای او
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۸ - معین چشتی هروی قُدِّسَ سِرُّهُ
ای ترا بر طور دل هر دم تجلای دگر
طالبِ دیدار تو هر گوشه موسای دگر
یک دو حرفی خواندهام در پیش استاد ازل
تاابد بر دل رسد هر لحظه معنای دگر
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۳ - مغربی تبریزی قُدِّسَ سِرُّهُ
گر ترا دیدار او باید برآ بر طورِ دل
حاجت رفتن چو موسی سویِ کوه طور نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۳ - مغربی تبریزی قُدِّسَ سِرُّهُ
چون تواند دم ز آزادی زدن آنکس که یار
هر زمانش میکشد در بند گیسوی دگر
من به یک رو چون شوم قانع که حسنِ روی او
مینماید هردم از هر رو مرا روی دگر
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۳ - مغربی تبریزی قُدِّسَ سِرُّهُ
گه از رویِ تو مجموعم گه از زلفت پریشانم
ازین در ظلمتِ کفرم، وزان در نورِ ایمانم
تو یقینی و جهان جمله گمان من به یقین
مدتی شد که یقین را به گمان میبینم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه
میرود هرکس به رسمی در طریق عشقِ دوست
راهِ ما آمد فنا و نامرادی زاد راه
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۱ - مختوم نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه
تا نداند هیچ مفلس سِرّ قلاشانِ عشق
مفتی معنی سوادالوجه را روپوش کرد
در رهِ مردان حق نفی است کفراثبات شرک
دم مزن اینجا که حیرت عقل را مدهوش کرد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۲ - نجم الدین خوارزمی قُدِّسَ سِرّه
هرکه ما را یار شد ایزد مر او را یار باد
وانکه ما را خوار دید از عمر برخوردار باد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ
در دو عالم چون یکی دارندهٔ اشیاستی
هر یکی در ذات خود یکتای بی همتاستی
جنبش دریا اگرچه موج خوانندش ولی
در حقیقت موج دریا عین آن دریاستی
فی المثل یک دایره این شکل عالم فرض کن
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ
موج و دریاییم و هردو غیر آبی نیست نیست
در میان ما و او جز ما حجابی نیست نیست
عقل اگر در خواب میبیند خیال دیگری
اعتمادی در خیالی یا به خوابی نیست نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ
آفتاب حسن او مجموع عالم را گرفت
غیر او پیدا نبینی گر ز خود پنهان شوی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۵ - نظامی دهلوی قُدِّسَ سِرّه
از تو نتواند بریدن کس به آسانی مرا
گر نمیداند کسم آخر تو می دانی مرا
رو نگردانم ز جورت تا سرم بر تن بود
گر به سرگرد جهان چون گوی گردانی مرا
گر برنجانی نرنجم زانکه، رنجت راحت است
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۶ - نظامی گنجوی قُدِّسَ سِرُّه
شحنهٔ ما دانش، آنگه حرص در همسایگی
رستم ما زنده وانگه دیو در مازندران
هرچه نز قرآن طرازی برفشان از آستین
هرچه نز ایمان بساطی درنورد از آستان
فرق ها باشد میان آدمی و آدمی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۷۲ - یقینی لاهیجی قُدِّسَ سِرُّهُ العزیز
زاهدم از کعبه راند و برهمن راهم نداد
من کیام اکنون از اینجا رانده، زانجا ماندهام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۳ - امری شیرازی
چون به فضل ایزد بی چون به حق بینا شدم
آگه از کنهِ رموزِ عَلَّمَ الأَسْما شدم
بر براق تن چو بر معراج جان کردم عروج
عارفِ اسرار سُبْحانَ الذی اَسْری شدم
جبرئیل نطق چون از عرشِ دل آورد وحی
[...]