صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۸ - در مدح حضرت موسی بن جعفر(ع)
کن علاج گوش هوش خویش از رنج صنم
نیک و بدرا مینهی در گردن جف القلم
گو بمال از خواب غفلت چشم را اندک به هم
یا نما اذعان به ایجاد حدای ذوالنعم
در وجود وی بود شایسته معنای عدم
[...]
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۳
غیث دین، غوث مریدان، پیر من، قطب امم
دست رحمت، پشت دین، چشم حیا، جسم کرم
از شرافت عاشقان کوی او صید حرم
آن که بر خاک درش اسکندر و دارا و جم
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۳
باده نوش شوق بر سیمای ناهیدش رقم
خرقه پوش ذوق تا بالای خورشید علم
با همه بی چارگی ابر کرم بحر امم
اوست کآیند آستانش محترم نامحترم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۵ - ترجمه اشعار ایل بیگی مرحوم جانشین تیمور
اسب آهن پا که بینی آتشین دارد شکم
میبرد هر لحظه صد فرسنگ ره یا بیش و کم
دود از گوشش رود بر چرخ گردون دمبدم
بی صدا چابکسواری تند بردارد قدم
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۳
ای نهال قامتت نخل گلستان ارم
سرو آزادت زان رو شد به آزادی علم
کلک تقدیر از خط ریحان به ریحان خطت
نسخ تعلیق وفا را کرد بر لعلت رقم
طائر نظاره عشاق بر گرد سرت
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵
نشئه از میخانه تحقیق میخواهد دلم
تا ز قید حلقه زلف مجازی بگسلم
نردبان بام مطلب پایه جز همت نداشت
شام نومیدی ز صبح مدعا آمد به دم
رنگآمیز گلستان توصل شد حیا
[...]
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی امیرالمؤمنین علی علیه السلام » شمارهٔ ۱ - فی میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام
آفتاب عالم لاهوت از برج قدم
کرد گیتی را چه صبح روشن از سر تا قدم
کعبه شد مشکات مصباح جمال لم یزل
بیت، رب البیت را گردید مجلای اتم
کوکب دری دری بگشود از فیض وجود
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار
هم به کاشان ناگهش پیک اجل گفتاکه قم
کشت مدفون پیکر شاهانهاش در خاک قم
زان سپس بگرفت افسر شاه عباس دوم
خنگ دولت را نگار عدل زد بر یال و دم
توسن قهرش به مغز بادهخواران سود سم
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش سوم - از کریم خان زند تا مشروطه
هیئت روحانیان رفتند از ری سوی قم
تا که از این ملک فرمایند هجرت کلهم
صدر اعظم کرد با مردم ز هر سو اشتلم
لیک گفتش جنبش ملی که، هان ای خواجه قم!
طبل آزادی کشید آواز چون رویینه خم
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۵ - در تهنیت عید مولود - در ماه رجب ۱۳۳۹ هجریقمری
در چنین جشنی که بیمی میکند آرام رم
میکشد زیر لحد از کاسه سر جام جم
چند باشد دیده من از غم ایام یم
به که گیرم جام و از نی بشنوم الهام هم
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » در نکوهش روزگار
از عدم آوردهاند و میبرندم در عدم
زندگی راه مزارست، از رحم در هر قدم
اندرین ره فتنه است و شور و شر و هم و غم
کاش میدانستمی این نکته را اندر رحم