مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان
هیچ دانی آشنا کردن بگو
گفت نی ای خوشجواب خوبرو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۰ - وصیت کردن رسول صلی الله علیه و سلم مر علی را کرم الله وجهه کی چون هر کسی به نوع طاعتی تقرب جوید به حق، تو تقرب جوی به صحبت عاقل و بندهٔ خاص تا ازیشان همه پیشقدمتر باشی
گر بگویم تا قیامت نعت او
هیچ آن را مقطع و غایت مجو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۰ - وصیت کردن رسول صلی الله علیه و سلم مر علی را کرم الله وجهه کی چون هر کسی به نوع طاعتی تقرب جوید به حق، تو تقرب جوی به صحبت عاقل و بندهٔ خاص تا ازیشان همه پیشقدمتر باشی
چون گرفتت پیر هین تسلیم شو
همچو موسی زیر حکم خضر رو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۱ - کبودی زدن قزوینی بر شانهگاه صورت شیر و پشیمان شدن او به سبب زخم سوزن
بانگ کرد او کین چه اندامست ازو
گفت این گوشست ای مرد نکو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۲ - رفتن گرگ و روباه در خدمت شیر به شکار
هین نگه دار ای دل اندیشهخو
دل ز اندیشهٔ بدی در پیش او
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۳ - امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما
شیر گفت ای گرگ چون گفتی بگو
چونک من باشم تو گویی ما و تو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۳ - امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما
کل شیء هالک جز وجه او
چون نهای در وجه او هستی مجو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۵ - ادب کردن شیر گرگ را کی در قسمت بیادبی کرده بود
گر مرا اول بفرمودی که تو
بخش کن این را، که بردی جان ازو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۶ - تهدید کردن نوح علیهالسلام مر قوم را کی با من مپیچید کی من روپوشم با خدای میپیچید در میان این بحقیقت ای مخذولان
کو ببیند سِر و فکر و جست و جو
همچو اندر شیرِ خالص تارِ مو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۹ - گفتن مهمان یوسف علیهالسلام کی آینهای آوردمت کی تا هر باری کی در وی نگری روی خوب خویش را بینی مرا یاد کنی
گرچه خود را بس شکسته بیند او
آب صافی دان و سرگین زیر جو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - مرتد شدن کاتب وحی به سبب آنک پرتو وحی برو زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه و سلم بخواند گفت پس من هم محل وحیم
خلفهم سدا فاغشیناهم
مینبیند بند را پیش و پس او
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - مرتد شدن کاتب وحی به سبب آنک پرتو وحی برو زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه و سلم بخواند گفت پس من هم محل وحیم
بلک عکس آن فساد و کفر او
این خیال منکری را زد برو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - به عیادت رفتن کر بر همسایهٔ رنجور خویش
من بگویم بس مبارک پاست او
چونک او آمد شود کارت نِکو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - به عیادت رفتن کر بر همسایهٔ رنجور خویش
بعد از آن گفت از طبیبان کیست او
کاو همی آید به چاره پیش تو؟
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - به عیادت رفتن کر بر همسایهٔ رنجور خویش
گفت عزرائیل میآید برو
گفت پایش بس مبارک، شاد شو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۴ - به عیادت رفتن کر بر همسایهٔ رنجور خویش
چون نبودش صبر، میپیچید او
کین سگ زنروسپی حیز کو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۵ - اول کسی کی در مقابلهٔ نص قیاس آورد ابلیس بود
لیک با خورشید و کعبه پیش رو
این قیاس و این تحری را مجو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۶ - در بیان آنک حال خود و مستی خود پنهان باید داشت از جاهلان
گفت ایزد یحمل اسفاره
بار باشد علم کان نبود ز هو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۹ - متهم کردن غلامان و خواجهتاشان مر لقمان را کی آن میوههای ترونده را که میآوردیم او خورده است
پس تو هر جفتی که میخواهی برو
محو و همشکل و صفات او بشو
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم
حق همیخواهد که نومیدان او
زین عبادت هم نگردانند رو