گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت غلامان عمید خراسان و دیوانهٔ ژنده‌پوش

 

هیچ نتوانند دید آن قوم راه

چه بدو چه نیک جز زان جایگاه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ واسطی که گذارش بر گور جهودان افتاد

 

واسطی گفتش که این قوم تباه

گر نه‌اند از حکم تو معذور راه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که مهمان گلخن تاب شد

 

عاقبت چون عزم رفتن کرد شاه

گلخنی گفتش که دیدی جایگاه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که مهمان گلخن تاب شد

 

روز آخر گلخنی را گفت شاه

آخر از شاه جهان چیزی بخواه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که مهمان گلخن تاب شد

 

گفت حاجتمند آنم من که شاه

هم چنین مهمانم آید گاه گاه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت رازجویی موسی از ابلیس

 

چون بدید ابلیس را موسی به راه

گشت از ابلیس موسی رمزخواه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » شیخی که از سگی پلید دامن در نچید

 

گرچه اندک چیزت آمد بند راه

چه به کوهی بازمانی چه به کاه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت صوفیی که هرگاه جامه می‌شست باران می‌آمد

 

صوفیی چون جامه شستی گاه گاه

میغ کردی جملهٔ عالم سیاه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محتسبی که مستی را میزد و گفتار آن مست

 

زانک کز نام حرام این جایگاه

مستی آوردی و افکندی ز راه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محتسبی که مستی را میزد و گفتار آن مست

 

دیگری گفتش که ای سرهنگ راه

زو چه خواهم گر رسم آن جایگاه

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » نارضا بودن ایاز از اینکه محمود سلطنت را به او داد

 

هرکه آن بشنود از خیل و سپاه

جمله را شد چشم از آن غیرت سیاه

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۶۰
sunny dark_mode