گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول

 

پری‌زار است ازین صحرا گریزیم

به صحرای دگر افتیم و خیزیم

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی

 

در عالم اگرچه سست خیزیم

در کوچ‌گَهِ رحیل تیزیم

نظامی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵

 

گرچه دل خون کنی از خاک درت نگریزیم

جز تو فریادرسی کو که درو آویزیم؟

گذری کن، که مگر با تو دمی بنشینیم

نظری کن که خوشی از سر و جان برخیزیم

مشت خاکیم به خون جگر آغشته همه

[...]

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۳

 

چند خسپیم صبوح است صلا برخیزیم

آب رحمت بستانیم و بر آتش ریزیم

آن کمیت عربی را که فلک پیمای است

وقت زین است و لگام است چرا ننگیزیم

خوش برانیم سوی بیشه شیران سیاه

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۶

 

خیز تا فتنه‌ای برانگیزیم

یک زمان از زمانه بگریزیم

بر بساط نشاط بنشینیم

همه از پیش خویش برخیزیم

جز حریف ظریف نگزینیم

[...]

مولانا
 

سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹

 

تو پس پرده و ما خون جگر می‌ریزیم

وه که گر پرده برافتد که چه شور انگیزیم

دیگران را غم جان دارد و ما جامه‌دران

که بفرمایی تا از سر جان برخیزیم

مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما

[...]

سعدی
 

عبید زاکانی » اخلاق الاشراف » باب پنجم در سخاوت - مذهب مختار

 

تو پس پرده و ما خون جگر می‌ریزیم

آه اگر پرده برافتد که چه شور انگیزیم!

عبید زاکانی
 

جامی » هفت اورنگ » سبحة‌الابرار » بخش ۸۷ - مناجات در انتقال از صدق به اخلاص

 

انجم اشک چو گردون ریزیم

چون شفق اشک به خون آمیزیم

جامی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۳۱ - حکایت

 

تو کز تیغ بیداد خون ریزیم

بناحق سر از دار آویزیم

آذر بیگدلی