مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۱ - قصهٔ تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه میرفت
تیراندازی بحکم او را بدید
پس ز خوف او کمان را در کشید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۸ - بقیهٔ قصهٔ طعنه زدن آن مرد بیگانه در شیخ
گرد خمخانه بر آمد آن مرید
بهر شیخ از هر خمی او میچشید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۸ - بقیهٔ قصهٔ طعنه زدن آن مرد بیگانه در شیخ
در همه خمخانهها او می ندید
گشته بد پر از عسل خم نبید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۹ - گفتن عایشه رضیالله عنها مصطفی را علیهالسلام کی تو بی مصلی به هر جا نماز میکنی، چونست؟
گرچه میدانی که هر طفل پلید
کرد مستعمل به هرجا که رسید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴ - بازگشتن به حکایت پیل
دید پیلی سهمناکی میرسید
اولاً آمد سوی حارس دوید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶ - امر حق به موسی علیه السّلام که مرا به دهانی خوان کی بدان دهان گناه نکردهای
ذکر حق پاکست چون پاکی رسید
رخت بر بندد برون آید پلید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸ - فریفتن روستایی شهری را و به دعوت خواندن، به لابه و الحاح بسیار
سال دیگر گر توانم وا رهید
از مهمات، آن طرف خواهم دوید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷ - نواختن مجنون آن سگ را کی مقیم کوی لیلی بود
مختصر کردم چو آمد ده پدید
خود نبود آن ده ره دیگر گزید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸ - رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را
آنک مرداری خورد یعنی نبید
شرع او را سوی معذوران کشید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸ - رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را
ساختی خود را جنید و بایزید
رو که نشناسم تبر را از کلید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان
دست بر سبلت نهادی در نوید
رمز، یعنی سوی سبلت بنگرید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۷ - به میدان خواندن بنی اسرائیل برای حیلهٔ ولادت موسی علیه السلام
ای اسیران سوی میدانگه روید
کز شهانشه دیدن و جودست امید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۲ - ترسیدن فرعون از آن بانگ
که زن عمران به عمران در خزید
تا که شد استارهٔ موسی پدید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۳ - پیدا شدن استارهٔ موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان
فوت شد از ما و حملش شد پدید
نطفهاش جست و رحم اندر خزید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۴ - خواندن فرعون زنان نوزاده را سوی میدان هم جهت مکر
آنچنانک پار مردان را رسید
خلعت و هر کس ازیشان زر کشید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۶ - وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آب افکن
لیک ازو فرعونتر آمد پدید
هم ورا هم مکر او را در کشید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
از ره حس دهان پرسان شوید
گوش را بر چار راه آن نهید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۳ - مهلت دادن موسی علیهالسلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین
سنگ و آهن را بهدَم در میکشید
خرد میخایید آهن را پدید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۵ - خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام
ناامیدانیم و اومیدی رسید
راندگانیم و کرم ما را کشید
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۷ - تشبیه کردن قرآن مجید را به عصای موسی و وفات مصطفی را علیه السلام نمودن بخواب موسی و قاصدان تغییر قرآن را با آن دو ساحر بچه کی قصد بردن عصا کردند چو موسی را خفته یافتند
بعد از آن اطلاق و تبشان شد پدید
کارشان تا نزع و جان کندن رسید