گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

همان راه جستیم و بگریختیم

به دام بلا بر نیاویختیم

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب

 

ز دل مهر او بر تو انگیختیم

غمش را به شادی برآمیختیم

اسدی توسی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۳۵ - نخستین روز جنگ و پیروزی کوش

 

که با دشمنان چون برآویختیم

به خون گرد تیره برآمیختیم

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۱۳ - آغاز جنگ و پیروزی کوش بر اندیان

 

چو ما با طلایه برآویختیم

یکی گَرد تیره برانگیختیم

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

که آتش ز دشمن برانگیختیم

به اقبال شه خون او ریختیم

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۷

 

تا به دام عشق او آویختیم

جان و دل را فتنه‌ها انگیختیم

دل چو در گرداب عشقش اوفتاد

تن فرو دادیم و در نگریختیم

بس که اندر وادی سودای او

[...]

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » گفتهٔ دانای دین هنگام نزع

 

بس که ما در ریگ رو غم ریختیم

بس گهر کز حلق خوک آویختیم

عطار
 

سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۲ - حکایت

 

چو ابر اسب تازی برانگیختیم

چو باران بلارک فرو ریختیم

سعدی
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۵ - حکایت

 

دُردیی بر درد دل می‌ریختیم

شوری از تلخی همی انگیختیم

حکیم نزاری
 

محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۰ - لشکر کشیدن برزو به سوی ایران قسمت سوم

 

ابا یکدگر چون برآویختیم

همی خون ز اسبان فرو ریختیم

محمد کوسج
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۵۱

 

بعشرت شبی با هم آمیختیم

بحسرت سحرگه ز هم ریختیم

آذر بیگدلی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - هدیهٔ تاگور

 

جان به گل و لاله درآمیختیم

لاله و گل در قدمش ریختیم

ملک‌الشعرا بهار