×
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب
ز دل مهر او بر تو انگیختیم
غمش را به شادی برآمیختیم
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۳۵ - نخستین روز جنگ و پیروزی کوش
که با دشمنان چون برآویختیم
به خون گرد تیره برآمیختیم
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۱۳ - آغاز جنگ و پیروزی کوش بر اندیان
چو ما با طلایه برآویختیم
یکی گَرد تیره برانگیختیم
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
که آتش ز دشمن برانگیختیم
به اقبال شه خون او ریختیم
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۷
تا به دام عشق او آویختیم
جان و دل را فتنهها انگیختیم
دل چو در گرداب عشقش اوفتاد
تن فرو دادیم و در نگریختیم
بس که اندر وادی سودای او
[...]
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتهٔ دانای دین هنگام نزع
بس که ما در ریگ رو غم ریختیم
بس گهر کز حلق خوک آویختیم
سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۲ - حکایت
چو ابر اسب تازی برانگیختیم
چو باران بلارک فرو ریختیم
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۷۱ - در شناختن پریدخت، دیوزاده را و چگونگی آن
ز ناگه بدو ما درآویختیم
بسنده نبودیم بگریختیم
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۰ - لشکر کشیدن برزو به سوی ایران قسمت سوم
ابا یکدگر چون برآویختیم
همی خون ز اسبان فرو ریختیم
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - هدیهٔ تاگور
جان به گل و لاله درآمیختیم
لاله و گل در قدمش ریختیم