گنجور

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳

 

بپیچید ضحاک بیدادگر

بدرّیدش از هول گفتی جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

همی گفت کای داور دادگر

بدین بی‌گنه کشته اندر نگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۱

 

بدانگه تو پیروز باشی مگر

اگر یار باشدت پیروزگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۱

 

ز پهلوش بیرون کشیدم جگر

چه فرمان دهد شاه پیروزگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳

 

نهانی ز سودابهٔ چاره‌گر

همی بود پیچان و خسته جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۸

 

برآساید از کین دو کشور مگر

اگر آردش نزد ما دادگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

شوم زو بپرسم بگوید مگر

سخن با من از بی‌پی چاره‌گر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۰ - سخن دقیقی

 

که من آنچ گفتم نگفتم مگر

به فرمانت ای شاه پیروزگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵

 

دمادم به ده شب پس یکدگر

همی خواب دید این شگفتی نگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۵

 

به نزدیک خاتون شد آن چاره‌گر

تبه دید بیمار او را جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۸

 

همه کاخها رایک اندر دگر

برید آنک بد شاه را کارگر

فردوسی
 

فردوسی » هجونامه (منتسب)

 

و گر نو شوی نزد انگشت‌گر

از او جز سیاهی نیابی دگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۱

 

که سالار ما باد پیروزگر

همه دشمن شاه خسته‌جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۵

 

به پشت اندرش نیزه‌ای زد دگر

سنان اندر آمد میان جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۶

 

چپ و راست گشتند یک با دگر

نبد تیرشان از کمان کارگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۸

 

زبان برگشادند یک‌ با دگر

که اکنون ز گرمی بسوزد جگر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳

 

همه خستگان از پس یکدگر

رسیدند گریان و خسته جگر

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۲