گنجور

عبدالقادر گیلانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸ - گر تو طلبی داری

 

گر تو طلبی داری ، بیداری شب‌ها کو

با ذکر خدا بودن در خلوت تنها کو

آن دوست ، زِ هر ذرّه، خود را به شما بنمود

در مشرق و در مغرب، یک دیده بینا کو

هرچیز کزو جُستی ، بهر تو مهیا کرد

[...]

عبدالقادر گیلانی
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

چو خورد آن باده گفتندش گرو کو؟

گرو گفتا «منم» گفتند «نیکو

عطار
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۰ - اشارت به زنار

 

ولیکن شیخ دین کی گردد آن کو

نداند نیک از بد بد ز نیکو

شیخ محمود شبستری
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۶

 

همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار کو

همچو قدت سرونازی نازنین رفتار کو

ای چو گل در پرده ما را قوت صبر از کجا

ور گشایی پرده از رخ طاقت دیدار کو

زاهدان بیخبر منصور را بردار عشق

[...]

اهلی شیرازی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۷ - صفت شعربافان

 

دایم باشد دلم دران کو

سرگشته دران به رنگ ماکو

وحیدالزمان قزوینی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۵

 

آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو

در صحن بوستان گل و بر دشت لاله کو

گل کرده غنچه و قفس از جوش نوبهار

ای مرغ بال بسته تو را آه و ناله کو

گردیده اند رام به صیاد آهوان

[...]

سیدای نسفی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸

 

یارکی هست مرا به لطافت ملکو

به حلاوت شکر و به ملاحت نمکو

دی مرا گفت به طیش غم برانگیخته جیش

از پی موکب عیش ساخت باید یزکو

خیز و آن باده بنوش‌ که روی پاک ز هوش‌

[...]

قاآنی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۹- آیه ۲۷

 

آدمی آن نفس کلیه است، کو

هست قلب عالم این می دان نکو

صفی علیشاه