×
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳
دلبر اینک رفت ایدل خون گری
در غمش زابر بهار افزون گری
گرد سر یکچند چون گردون بگرد
وزغمش یکچند چون جیحون گری
گه گه اندر وصل او خنده زدی
[...]
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۷ - داستان پیر زن با سلطان سنجر
خیز نظامی ز حد افزون گری
بر دل خوناب شده خون گری
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گر توهم فرزند اوئی خون گری
کم مباش از ابر ز ابر افزون گری
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۳ - رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن
شد سوی کی از ره افسونگری
کایهمه خندیده یی اکنون گری
اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۳ - رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن
شد سوی کی از ره افسونگری
کایهمه خندیده یی اکنون گری
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۴ - در بیان نوحه گری و ماتم داری بدن از مفارقت روح و حسرت بعدالموت
زین سپس ای دیده ی من خونگری
خونگری ز ابر بهار افزونگری
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۴ - روانه شدن جناب امام حسین ع به سمت عراق
هان و هان ای خاک یثرب خونگری
خونگری ابر بهار افزون گری
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۷ - برهان هفتم
نصیب تو آمد برو خون گری
زرت رفته یاقوت مکنون گری
یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶ - داستانی از دوران کودکی
چه گویم بدین داوری چون گری
به خویش از در یاوری خون گری
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - منظومهٔ حدیث شریف کساء
«وفایی» از این ماجرا، خون گری
بر آن شاه لب تشنه جیحون گری