انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۲
نیست یک تن در همه روی زمین
کو به نوعی از جهان فرسوده نیست
نیست بیغصه به گیتی هیچ کار
در زمانه هیچ شخص آسوده نیست
رنده میباید چنانک آید ز پیش
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۳
در ریاض آفرینش خاطر آسوده نیست
برگ عیش این چمن جز دست بر هم سوده نیست
خنده گل می دهد یادی ز آغوش وداع
در بهاران ناله مرغ چمن بیهوده نیست
گرچه می ریزم ز مژگان اشک گرم، اما چو شمع
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲
هیچگه بی پیچ و تاب این جسم غم فرسوده نیست
رشتهٔ جانم رنگ خواب ار شود آسوده نیست
حیف بر تن گر نه چون فانوس دارد سوز عشق
وای بر دل گر به رنگ غنچه خون آلوده نیست
اضطرابی هست در طالع، دل از کف داده را
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۵
در تکلم از ندامت هیچکس آسوده نیست
جنبش لب یکقلم جزدست برهم سوده نیست
راحت آبادی که مردم جنتش نامیدهاند
بیتکلف این سخن غیر از لب نگشوده نیست
گر زبان ز شوخی اظهار وادزدد نفس
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۳
ندانسته کاین عشق بیهوده نیست
مرا و تو را دامن آلوده نیست
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۲ - در ستایش حضرت خلیفه الله فی الارض امام عصر عجل الله فرجه
ره راست جز کیش این دوده نیست
به گیتی جز این کیش بستوده نیست
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۸ - در معنی اینکه در زمانه انحطاط تقلید از اجتهاد اولی تر است
عقل آبایت هوس فرسوده نیست
کار پاکان از غرض آلوده نیست