گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر

 

وزان گریه که زاری بر مه افتاد

ز گریه های‌هایی بر شه افتاد

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰

 

گر هندوی زلفت ز درازی به ره افتاد

زنگی بچهٔ خال تو بر جایگه افتاد

در آرزوی زلف چو زنجیر تو عقلم

دیوانگی آورد و به یک ره ز ره افتاد

چون باد بسی داشت سر زلف تو در سر

[...]

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو گل را نرگس تر بر مه افتاد

دلش چون ماهتابی در ره افتاد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم

 

ز مهر دل،‌گرستن بر شه افتاد

دگر ره پیش قیصر در ره افتاد

عطار
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

دلم را در زنخدانت ره افتاد

قدم از ره برون زد در چَه افتاد

چو در مهتاب می‌رفتی خرامان

ز رویت تاب در روی مه افتاد

نخوردم میوه از نخل بلندت

[...]

ناصر بخارایی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

سیاهی ز آن حکایت آگه افتاد

سوی آن مست مسکینش ره افتاد

یغمای جندقی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱

 

تا سوی من آن چشم سیه را نگه افتاد

از یک نگهش دل به بلایی سیه افتاد

من بندهٔ آن خواجه که با مژدهٔ عفوش

هر بنده که بر خواست به فکر گنه افتاد

گردید امید دلم از ذوق فراموش

[...]

فروغی بسطامی