گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۳

 

زه! دانا را گویند، که داند گفت

هیچ نادان را داننده نگوید: زه

سخن شیرین از زفت نیارد بر

بز به بج بج بر، هرگز نشود فربه

رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳۴

 

گاه آرامیده و گه ارغنده

گاه آشفته و گه آهسته

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۸۴

 

کاش آن گوید که باشد بیش نه

بر یکی بر چند بفزاید فره

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۸۵

 

هیچ گنجی نیست از فرهنگ به

تا توانی رو هوا زی گنج نه

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۱۲

 

بهشت آیین سرایی را بپرداخت

زهر گونه درو تمثال‌ها ساخت

ز عود و چندن او را آستانه

درش سیمین و زرین پالکانه

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر

 

که خورشید بعد از رسولان مه

نتابید بر کس ز بوبکر به

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

به گرسیوز تیغ زن داد مه

که خانه بمال و در آور به زه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۳

 

ز چوبی کمان کرد وز روده زه

ز هر سو برافگند زه را گره

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۶

 

یکی نامور زان پسندیده ده

گذر کرد بر وی که او بود مه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۸

 

سرایی به پردخت مهتر بده

خورشها و گستردنی هرچ به

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

مهان را به مه دارد و که به که

بود دین فروزنده و روزبه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

بدین دوده اکنون کدامست مه

جز از تو پسندیده و روزبه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۷

 

تو با من سگالی که آیی به رام

گر ایدر بباشی به نزدیک شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۳

 

وزان روی پیوسته شد ده به ده

به ده در یکی نامبردار مه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۳

 

سپهبد ز کوه اندر آمد بده

ازان ده سبک پیش او رفت مه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۵

 

بدو راهبر گفت کای پادشا

دلت شد به فرزند خود بر گواه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۶

 

چو بنشست آن دخت مهرک بده

مر او را گرامی همی کرد مه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۷

 

همی تاخت شاپور تا پیش ده

فرود آمد از راه در خان مه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام بهرامیان » پادشاهی بهرام بهرامیان

 

می لعل پیش آور ای روزبه

چو شد سال گوینده بر شست و سه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۴

 

که ای ماه من چون کمان را به زه

برآرم به شست اندر آرم گره

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۸۵