×
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۷ - در سؤال از عقل کل و جواب او
چون کند لطف او تعلمشان
«ربی الله» بود ترنمّشان
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۵ - اولئک کالانعام بل هم اضل واُولئک هم الغافلون
عالم دیگر است عالمشان
نیست فرقی زمور تا جمشان
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۴ - مشکل شدن مصاحبت زاغ و کبوتر بر آن حکیم و حل گشتن آن
لنگی پا رساند بر همشان
در تکاپوی ساخت همدمشان
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۵ - مناجات در توجه به مقام صبر بعد از تحقق به مقام فقر
درد دم بر دم تو همدمشان
داغ بی مرهم تو مرهمشان
وحشی بافقی » ناظر و منظور » رو به میدان معانی کردن و تیغ دو زبان برآوردن در مدح شهسواری که از دو انگشت نوک تیغ دو سر دیدهٔ شرک را کور نمود و از بنان ذوالفقار پیکر باب خیبر گشاده
هزیمت ریخت در ره خار غمشان
وزان بشکفت گلهای المشان
غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۶
ها، پری شیوه غزالان و ز مردم رمشان
دل مردم به خم طره خم در خمشان
کافرانند جهانجوی که هرگز نبود
طره حور دلاویزتر از پرچمشان
آشکارا کش و بدنام و نکونامی جوی
[...]
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۳ - درحوادث شام و مصیبت جگر گوشه امام علیهما السلام
اهل بینی که بد از خواب نهفته غمشان
باز آهوی حرم داد زرامش رمشان
تاره گردید از آن قصه کهن ماتمشان
چرخ لرزنده شد از ناله زیر و بمشان
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۷- سوره اعراف » ۱۹- آیات ۱۸۱ تا ۱۹۴
یعنی اول بود واحد همّشان
پس دو تا شد وین نباشد ذمّشان
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۲۹ - در مدحِ امیرنظام
مُردم از حسرتِ آهورَوِشان و رَمِشان
می ندانم به چه تدبیر به دام آرمشان
سه ستمگر پسر ایدون به معلِّم خانه
هست و صد بنده به هر راهگذر چون جَمِشان
نه به تنها من و یک مملکتی شیفته اند
[...]