گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعه

 

پیر گفتش ذات کرسی واسعست

آسمان زو خافض و زو رافعست

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۶ - جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود

 

جان بابا این نشان قاطعست

گر بمیرد نیز حقش رافعست

مولانا
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹

 

انسان کاملست که او کون جامعست

تیغ ولایت است که برهان قاطعست

صد جام خورده ایم و طلب می کنیم باز

بیچاره آن کسی که به یک جام قانعست

خورشید اگر چه روز منور کند ولی

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

تا که خورشید جمال از برج رویت طالعست

خانه جان و دلم روشن ز نور لامعست

جمله عالم نقاب شاهد روی تو شد

این سخن پنهان نمی گویم حدیثی شایعست

می شود روشن ز حسنت هرنفس کون و مکان

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۴ - حکایت ابراهیم ادهم

 

سالکان را هر چه از حق مانعست

در حقیقت دان که کفر شایعست

اسیری لاهیجی