فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱۲
میان بازنگشاد کس کشته را
نجستند مردان برگشته را
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲
که یزدان چرا خواند آن کشته را
گرین خشک چوب وتبه گشته را
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸ - زنهار خواستن سه پلوان از بانو گشسب
چو دیدند ترکان مرآن کشته را
ببردندآن بخت برگشته را
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۶ - دار زدن ارجاسپ گودرز پیر را گوید
به لشکرگه آورد آن کشته را
مر آن کشته خون برآغشته را
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۳ - افسانهٔ نانوای بینوا و توانگری وی به طالع پسر
به پشت اندر آوردم آن پشته را
چو زنگی دگر زنگی کشته را
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۵۰ - انجامش اقبالنامه
خدایا تو این عقد یک رشته را
برومند باغ هنر کشته را
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور
پیسپرِ کس مکن این کشته را
باز مده سر بهکَس این رشته را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۱ - بیان آنک طاغی در عین قاهری مقهورست و در عین منصوری ماسور
ائتیا کرها مقلد گشته را
ائتیا طوعا صفا بسرشته را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۰ - آموختن پیشه گورکنی قابیل از زاغ پیش از آنک در عالم علم گورکنی و گور بود
که کجا غایب کنم این کشته را
این به خون و خاک در آغشته را
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲
با که گویم سرگذشت این دل سرگشته را؟
راز سر گردان عاشق پیشهٔ غم کشته را؟
آب چشم من ز سر بگذشت و میگویی: بپوش
چون توان پوشیدن این آب ز سر بگذشته را؟
جان شیرین منست آن لب، بهل تا میکشد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷
گو نباشد شمع بر خاک این به خون آغشته را
نور می بارد ز سیما این چراغ کشته را
ساده لوحان جنون از بیم محشر فارغند
بیم رسوایی نباشد نامه ننوشته را
نیست در دل خاکساران را تماشایی که نیست
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » شورشنامه » بخش ۹ - خواستن میرزایحیی آقاخان بیک را از آدشته
بیاری جوانان آدشته را
بگیرید این بخت برگشته را
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!
سواران چو دیدند آن کشته را
مران بدرک بخت برگشته را
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۳ - حکایت
تا بسنجم پنبههای رشته را
کار کرد مدت بگذشته را