×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۹ - در طلب کردن از در دلها
روبرون نه ز خویش هستی خویش
عزّ خود دان همیشه پستی خویش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۷ - حکایت
به یک ره پاکشو از هستی خویش
که تا یابی ز حق سر مستی خویش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵ - مناجات در تضرع و ابتهال به حضرت ذوالجلال والافضال جل جلاله و عم نواله
چند باشم ز خود پرستی خویش
بند در تنگنای هستی خویش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۳۳ - اشارت به تقسیم حیرت محمود و مذموم
گم شوی جاودان ز هستی خویش
ساده گردی ز خود پرستی خویش
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۲ - در بیان حال مجنون که وی از صورت مجاز به معنی حقیقت رسیده بود و از جام صورت شراب معنی چشیده
تا باز رهی ز هستی خویش
وز ظلمت خود پرستی خویش
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست
نیم در فکر بالا دستی خویش
بلند آوازه ام از پستی خویش
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۲ - بیرون آمدن جوان خارکن از معبد خود و رفتن به سراپرده سلطان
روزگار ذلت و پستی خویش
بینوایی و تهی دستی خویش
قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶
تا یار مرا ربوده از هستی خویش
واقف نیم از بلندی و پستی خویش
آنگونه ز جام عشق مستم دارد
کآگاه نیم ز خویش و از مستی خویش