×
امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶
ای خوبتر ز یوسف ز این خوبتر مشو
از چشم بد بترس و زخانه به در مشو
یارت منم ز عالم و جایت دل من است
یار دگر مگیر وبه جای دگر مشو
گر خواستی ز حسن همی پایهٔ بلند
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۷
ای مست ناز از دل ما بیخبر مشو
نا آزموده منکر اهل نظر مشو
ساغر ز دست خود بکف بیغمان منه
در قصد جان عاشق خونین جگر مشو
در کار ما اگر نکنی زهر چشم کم
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۸
ای مست غافل از من و خونین جگر مشو
من از تو بی خودم تو ز من بی خبر مشو
کارم بسوز و گریه فتادست در غمت
غافل ز جان سوخته و چشم تر مشو
ترسم که بی خبر شوی از حال عاشقان
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲ - داستان گرگ و خر و مذمت حرص و طمع
ای تو آسان این خران را خر مشو
رخش سلطانی خر ابتر مشو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷۵ - تطبیق حکایت بر احوال آدمی
گر ز درد سرگریزی سر مشو
وز مهانت گر جهی مهتر مشو
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۲۱ - خاتمه در معذرت از رستم السادات
اگر خشک زاهد نه ای تر مشو
از این نیک شوخی مکدر مشو
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق
سنگ را گفتم بزیرش نرم شو
برف را گفتم، که آب گرم شو