×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۰ - در صفت موت بنیآدم از خاصّه و عامه
مردگان را به گِل سپردی تو
تو نمیری نه مرد خردی تو
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۹ - در طلب کردن از در دلها
هیچ باشی چو جفت و فردی تو
همه باشی چو هیچ گردی تو
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۶۶ - اندر صفت صورت عالم
با زنان نیک هم نبردی تو
با چنین زور مردِ مردی تو
عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۱
زان خط که به گردِ شکر آوردی تو
خوندلم و قفای خود خوردی تو
گفتم که مکن به دلبری زلفت کژ
دیدی که بتافتی و کژ کردی تو
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۷ - پیغام هفتم شب
گفت: «شوخی و حد ببردی تو
خوش خوشم نیک برشمردی تو
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
هیچ باشی چو جفت فردی تو
همه باشی چو هیچ گردی تو