گنجور

سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۵ - مدح محمد بن سعد بن ابوبکر

 

بطاعت بنه چهره بر آستان

که این است سر جاده راستان

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی

 

وز آن سو پدر روی در آستان

که یارب به سجادهٔ راستان

سعدی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۱۸

 

آن ابرو و رخ نیست هلال و قمر است آن

وان عارض ولب نیست که شمع و شکر است آن

گر دردسری هست ترا راحت جان است

ور راحت دل می‌طلبی دردسر است آن

سیلاب که بر چهره‌ام از دیده روان است

[...]

جلال عضد
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸

 

از او جسته امید دل راستان

سعادت، غلامیش بر آستان

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۷ - حکایت

 

جهان دیده دانایی از راستان

زد آن شاه را بوسه بر آستان

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۵۶ - حکایت

 

نهادند هر یک از آن راستان

یکی سیمگون بیضه در آستان

آذر بیگدلی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۴ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات

 

ای خدا آمد به ما از راستان

این حدیث و نیست الا راست آن

ملا احمد نراقی