فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲
منم پیش رو گر به من بد رسد
بدین کهتران بد نیاید سزد
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۳
چو نر اندر آمد یکی تیغ زد
ببد ریگ زیرش به سان بسد
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۸
بدو گفت کاکنون گذشتی ز بد
ز تو خوبی و راست گفتن سزد
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۸
چنین گفت کاین را نشاید ستد
بد آمد به روی من از راه بد
فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳
بران روی دژ بر ستاره بزد
چو پیدا شد از هر دری نیک و بد
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۱
چو بیند ترا کی کند شاه بد
خود از شاه کردار بد کی سزد
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۸
چه آمد برین تخمه از چشم بد
که بر بدکنش بیگمان بد رسد
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۹
دو پهلو برآشفته از خشم بد
نخستین ازان بد به زابل رسد
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۱
بدانست جاماسپ آن نیک و بد
که آن پادشاهی به بهمن رسد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۵
که بر کس نماند چو بر تو نماند
درخت بزرگی چه باید نشاید
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۷
چرا بینی از من همی نیک و بد
چنین ناله از دانشی کی سزد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱
کس این گنج نتواند از من ستد
بد آید به مردم ز کردار بد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵
نگه کرد روشن به قلب اسد
که هست او نماینده فتح و جد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷
تن از رنج خسته گریزان ز بد
بیامد در باغبانی بزد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۶
که چون کودک او به مردی رسد
که دیهیم و تاج کیی را سزد
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزهگر » بخش ۱۶
مکافات سازم بدان را به بد
چنان کز ره شهریاران سزد