اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۰ - صفت بت معلق در هوا
ازآن بُد میان هوا داشته
که سنگش همی داشت افراشتته
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۶
شد از بهار خجسته سپاه برد شکسته
بر اوستاد موفق بهار باد خجسته
همیشه بادا دستش بدست ساغر و دسته
رخ ولیش شکفته دل عدوش شکسته
همیشه باد دل آن کفیده چون دل پسته
[...]
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
کلاه کئی بر سر افراشته
نکو خسروی مجلس آراسته
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۳ - سؤال کردن پیر برهمن از فرامرز
به گوهر ز آبی برافراشته
بدو سنگ خار اندر انداخته
عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۱) حکایت عزرائیل و سلیمان علیهما السلام و آن مرد
جوانی دید پیش او نشسته
نظر بگشاد بر رویش فرشته
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا
چرا دل بستهٔخوار و شکسته
در اینجا کمتر از نشخوار کشته
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۰ - در مناجات کردن شیخ منصور قدس سره در زندان
ای وصالت عاشقان در یافته
جان خود را در وصالت باخته
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۰ - در مناجات کردن شیخ منصور قدس سره در زندان
ای وصالت وصل من دریافته
لاجرم از عشق جان را باخته
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
تا بدانند عاشقان سوخته
اسم اعظم را ز جسمم روفته
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
صوفیان را تن از آن بگداخته
عارفان را جان و دل شد کاسته
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را
در حقیقت سر پنهان یافته
در شریعت راه ارکان داشته
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۷ - داستان عشق و گنده پیر و سگ گریان
یختال فی مشییته کالغصن فی قامته
فالدر فی مبسمه و المسک فی نکهته
حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۷ - در بیان سماع و کیفیت آن میفرماید
گرد هستیها ز دامن توخته
پای همت بر دو عالم کوفته
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۳ - آمدن پادشاه طنجه به یاری سام نریمان و چگونگی آن
درفش درفشان تن آراسته
پی کینه و جنگ برداشته
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۸ - در وصف شب تیره و جاسوسی گرفتن رام از افواه مردم شهر در باب پاکی سیتا
به نوعی عیش خواب از دست رفته
که دزد و پاسبان همخواب گشته
قائم مقام فراهانی » منشآت » نامههای عربی » رساله شکوائیه که قائم مقام در ایام معزولی نوشته است
آهسته تر نه ملک خراسان گرفته
آسوده تر نه رایت سنجر گرفته
درهم شکسته دل خاقانی از جفا
تاوان بده ز لعل که گوهر شکسته