گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی

 

یاد او مغز همه سرمایهاست

ذکر او ارواح را پیرایهاست

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۵

 

مینال که آن ناله شنو همسایه است

مینال که بانک طفل مهر دایه است

هرچند که آن دایهٔ جان خودرایه است

مینال که ناله عشق را سرمایه است

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۴ - قصهٔ بط بچگان کی مرغ خانگی پروردشان

 

میل خشکی مر تو را زین دایه است

دایه را بگذار کو بَدرایه است

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

هر مزاجی را عناصر مایه‌است

وین مزاجت برتر از هر پایه است

مولانا
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۰ - جواب

 

که محسوسات از آن عالم چو سایه است

که این چون طفل و آن مانند دایه است

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱۶ - المنشأ

 

ممکن الذات در مثل سایه است

هستی و نیستی در او مایه است

شیخ محمود شبستری
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در صفت رسول اکرم

 

سایه آن نور که بی سایه است

نور در این سایه تهی مایه است

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۹ - درصفت آفرینش

 

جمله برآنند که بی سایه است

وین سخن از صدق تهی مایه است

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۱۵

 

بی حیا گر غوطه در گوهر زند بی مایه است

شرم روی نیکوان را بهترین پیرایه است

صائب تبریزی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۱ - در نیکامی و بدنامی می گوید

 

همه چشمش به مال همسایه است

وای ‌طفلی کش ‌این ‌سَبَع‌ دایه است

ملک‌الشعرا بهار