کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۵۰
دلی را کز هوا جستن چو مرغ اندر هوا یابی
به حاصل مرغ وار او را بر آتش گَردنا یابی
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۸
دلا زین تیرگی زندان اگر روزی رها یابی
اگر بینا شوی زین پس به دیگر سر صفا یابی
تو بیماری درین زندان و بیماریت را لا شک
روا باشد طبیبی جوی تا روزی دوا یابی
بصیرت گر کنی روشن به کحل معرفت زیبد
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۶ - حکایت در عدل و سیاست و جود پادشاه
گر تو نیکی کنی جزا یابی
در جهان جاودان بقا یابی
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۲
درد میکش که تا دوا یابی
درد مینوش تا صفا یابی
ای که گوئی خدای میجویم
بگذر از خود که تا خدا یابی
گر نوایی ز عارفی جویی
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸۹
خبری گر ز حال ما یابی
عمر گم کرده باز وایابی
دُرد دردش چو صاف درمان نوش
که از آن درد دل دوا یابی
باش با جام می دمی همدم
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵۲
گر بمیری ز خود بقا یابی
ور کشی زحمتی عطا یابی
هر که مرد او دگر نخواهد مرد
گر بمیری ز خود بقا یابی
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵۳
ز صورت گر شوی فانی ازین معنی بقا یابی
ازین و آن چو بگذشتی همه نور خدا یابی
درین دریای بی پایان اگر غرقه شوید چون ما
به عین ما نظر می کن که عین ما ز ما یابی
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۶۸
گر بمیری ز خود بقا یابی
ور کشی زحمتی عطا یابی
هر که مرد او دگر نخواهد مرد
گر نمردی بمیر تا یابی
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - ترجیع بند سوم
اگر از عشق پیشوا یابی
ره بدرگاه کبریا یابی
در ره عشق اگر گدا گردی
دولت قرب پادشا یابی
گر کنی چاک خرقه هستی
[...]
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱
دلگشائی نبود آنچه ز صحرا یابی
این متاعیست که در گوشه تنها یابی
گوشه ای گیر که از یاد خلایق بروی
نه که از عزلت خود شهرت عنقا یابی
ایکه دلشاد بتحسین عوامی چه شود
[...]