خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۳۷
بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم
چون نباشی در کنارم شادمانی چون کنم؟
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶
بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم
چون تو پیش من نباشی شادمانی چون کنم
هر زمان گویند دل در مهر دیگر یار بند
پادشاهی کرده باشم پاسبانی چون کنم
داشتی در بر مرا اکنون همان بر در زدی
[...]
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۴- سورة ابراهیم- مکیة » ۳ - النوبة الثالثة
بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم
چون نباشی در کنارم شادمانی چون کنم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷۵
در فراقت زندگانی چون کنم؟
با چنین غم شادمانی چون کنم؟
یار بدخو و فلک نامهربان
تکیه بر عمر و جوانی چون کنم؟
عشق و افلاس و غریبی و فراق
[...]
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱
بی تو جانا زندگانی چون کنم
زندگی بی یار جانی چون کنم
ای که می دانی فراق یار را
در فراق آنکه دانی چون کنم
شادمانی از غم من چون تو، من
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۶۹ - در منقبت ولیّ خدا و وصیّ نبی، علیّ مرتضی علیه السلام
با غم هجر تو جانا، شادمانی چون کنم
چون سرآمد دور عمرم، زندگانی چون کنم
عاشقان را کامرانی باشد از دیدار یار
من که دور از یار گشتم، کامرانی چون کنم
موسی آسا یافتم ره تا به طور قرب دوست
[...]